اخبار گیم

جی تی ا وی      gta v

جی تی ا وی یک بازی زیبا و تمام وکمال با کیفیت است این بازی برای کنسول های xbax360.xbax1.ps4.ps3.pcمنتشر شده است.که داستان سه دوست خلا فکار در این بازی است.

زمانی که سخن از سبک Open World به میان می آید بدون شک نام اولین عنوانی که به ذهن می رسد سریGrand Theft Auto  می باشد . راکستار خالق این سری  توانسته است…

 در هر نسخه از آن دست به ابتکارات و نوآوری های فوق العاده ای بزند و آزادی عمل واقعی را در اختیار مخاطب قرار دهد . اصلی ترین نکته ای که سبب شده است تا این سری به محبوبیت فوق العاده ای دست یابد ، ارایه ی تجربه ای ناب از زندگی واقعی در قالب یک بازی ویدویی می باشد .

 داستان این سری در واقع داستان واقعی آمریکا است ، کشوری که خرید و فروش اسلحه در آن آزاد است و هر لحظه ممکن است فردی توسط دیگری کشته شود ، کشوری که در آن بسیاری از مردم تنها راه پول در آوردن را سرقت و جرم می دانند و قهرمانان این سری نیز شخصیتی از دل همین مردم می باشند . راکستار با درک بسیار مناسب از وضعیت جامعه آمریکا دست به خلق عنوانی زده که بیش از پیش درک این مسائل را امکان پذیر تر می کند . آخرین نسخه ی این سری یعنی GTA IV  این رسالت را به نحوه ی عالی انجام داد و داستان زندگی فردی را به تصور می کشید که از کشوری دیگر به آمریکا سفر کرده است تا از راه جرم و جنایت به پول دست یابد و این همان نکته ای است که در بالا به آن اشاره شد .  حال که این نسل کنسول ها یعنی Xbox 360  و PS3 به روز های پایانی خود نزدیک می شوند راکستار می خواهد با انتشار پنجمین نسخه از این سری یعنی Grand Theft Auto V بار دیگر مرز های سبک Open World را گسترش دهد و این بازی را به افسانه تبدیل کند .  اینبار راکستار ریسک بسیار بزرگی انجام داده است و شخصیت های قابل بازی را به سه نفر افزایش داده است و شما باید در قالب هر یک از آن ها به رویایشان دست یابید .

داستان بازی حول سه شخصیت به نام های مایکل ، ترور و فرانکلین می گذرد . مایکل مردی میانسال است که در گذشته به سرقت مشغول بوده است ولی طی معامله ای که با FBI کرده است توانسته بدون زندانی شدن به زندگی خود ادامه دهد و دست از سرقت بکشد . او دارای خانواده ای ۳ نفره متشکل از همسر  به نام Amanda و یک پسر به نام  James و دختری به نام Tracy می باشد .  James   نیز پس از مدتی پای جای پدرش می گذارد و با وی در کار های خلاف شرکت می کند . درگیری های خانوادگی و فشار های ناشی از آن سبب شده است تا مایکل به روان شناس مراجعه کند تا شاید راه حلی برای مشکل خویش یابد . دومین شخصیت بازی یعنی ترور فیلیپس دوست و همکار قدیمی مایکل در سرقت هایش می باشد .  وی در گذشته در ارتش خدمت می کرده است و خلبان بوده است از این رو به راحتی می تواند با انواع هواپیما و بالگرد پرواز کند . وی به دلیل مسائل ناشی از جنگ کنترل روانی خود را از دست داده است و در بسیاری از مواقع رفتاری زندده و نا متعادل دارد . سومین شخصیت بازی یا به عبارت دیگر همان فرانکلین جوان ترین عضو گروه می باشد . فرانکلین در جنوب لوس سانتوس و در محله ی فقیر نشین به دنیا آمده است ولی هرگز خانواده ای نداشته است . او همانند دیگر جوانان سیاه پوست آمریکایی در فکر کسب درآمد زیاد در مدت کمی است یا به عبارت دیگر قصد دارد راه صد ساله را یک شبه طی کند . او در یک نمایندگی خودرو کار می کند که صاحب آن یک گنگستر ارمنی به نام Simeon Yetarian می باشد . اگر فردی خودرویی از نمایندگی  Yetarian  خریداری کند ولی پول آن را به موقع پرداخت نکند فرانکلین برای دریافت پول به زور وارد عمل می شود و اگر نتواند پولی دریافت کند خودرو را پس می گیرد . وی نیز دارای یک خواهر می باشد که همواره وی را سرزنش می کند که از راه خلاف پول به دست می آورد ولی برای وی تنها کسب پول اهمیت دارد .

همانطور که در بالا اشاره شد این بازی وضعیت واقعی جامعه آمریکا را در یک دنیای خیالی روایت می کند از این رو با توجه به بحران اقتصادی و کاهش ارزش دلار در دنیای واقعی این اتفاق در دنیایGTA V  نیز رخ داده است و تمام معادلات این سه شخصیت را به هم می ریزد از این رو آن ها با یکدیگر همراه می شوند تا از طریق سرقت به پول مورد نیاز خود دست یاند . بازی در شهر خیالی لوس سانتوس که برداشتی آزاد از لوس آنجلس می باشد دنبال می شود . شهری متراکم و پر جمعیت که از امکانات ویژه برخوردار است و در ظاهر یک شهر آرمانی به نظر می رسد ولی در بطن آن جنایت ها و قتل های زیادی اتفاق می افتد . در واقع GTA V  قصد دارد تا زندگی ۳ شخصیت را به تصویر بکشد که هر کدام از ویژگی های خاص و مشکلات ویژه ی بر خوردار هستند برای ولی وضعیت موجود سبب می شود که هر سه نفر ان ها برای یک هدف یعنی کسب پول کنار هم جمع شوند و این امر باعث می شود فردی چون مایکل که دارای خانواده است با فردی چون ترور که از مشکلات عصبی رنج می برد و جوان خامی چون فرانکلین همراه شود .

به آزادی سلام کنید

مهم ترین مشخصه ی بازی های سبک Open World گیم پلی بی حد و حصر آن ها می باشد . سری GTA  تا کنون توانسته از لحاظ آزادی عمل در گیم پلی همگان را راضی نگه دارد ولی اینبار راکستار می خواهد پا را فراتر گذاشته و یک جهان آزاد واقعی را ارایه دهد . تقریبا اکثر نکات بازی نسبت به نسخه ی قبلی دچار تغییر شده است یا به نحوی تکمیل و کامل گردیده است . اولین تغییر بازی که کاملا مشهود است نقشه ی کوچکی است که در پایین و سمت چپ صفحه ی نمایش قرار دارد . این نقشه تا آخرین نسخه یعنی GTA IV  دایره ای شکل بود ولی در این نسخه به شکل مستطیل در آمده است تا دید بهتری از نقشه در اختیار بازیباز قرار گیرد . همچنین دیگر نوار سلامتی و استقامت به صورت جداگانه در صفحه به نمایش در نمی آید و در زیر همین نقشه موجود خواهد بود . همچنین در گوشه پایین سمت راست نیز یک منوی کاربردی قرار دارد که به وسیله ی آن می توانید شخصیت قابل بازی خود را تغییر دهید .

سوئیچ بین ۳ کاراکتر اصلی در صورتی که در نزدیک هم باشند بدون بالا رفتن دوربین این عمل صورت می گیرد  ولی در صورتی که فاصله ی میان کاراکتر ها زیاد باشد دوربین بالا آمده و یک نمای کلی از لوس سانتوس را به تصویر میک شد سپس مکان کاراکتر بعدی را شناسایی کرده و شما در نقش وی قرار می گیرد که این عمل با الگو برداری از Gogle Map  در بازی جای گرفته است . هنگامی که دو کاراکتر قابل بازی در کنار یکدیگر قرار داشته باشند و شما بین آن ها سوئیچ انجام دهید کاراکتر قبلی به کار خود ادامه خواهد داد برای مثال اگر فرانکلین و مایکل در یک اتومبیل کنار هم قرار داشته باشند و شما در نقش مایکل به رانندگی مشغول باشید و در این حال به فرانکلین سوئیچ کنید مایکل همچنان به کار خود یعنی رانندگی ادامه خواهد داد .  همچنین هنگامی که در این منوی کاربری در نقش هر یک از کاراکتر ها قرار بگیرید مهارت ها و توانایی های وی به صورت جدول مانند در بالای این منو به نمایش در می آید هر یک کاراکتر های بازی توانایی به خصوص خود را دارا هستند . مایکل که یک دزد کارکشته است و نقش فرمانده گروه را بر عهده دارد همانند Max Payne  توانایی bullet time را در اختیار دارد و فرانکلین نیز چیزی شبیه به همین توانایی را در حین رانندگی در اختیار دارد یعنی اینکه می تواند در حین رانندگی زمان را آهسته کند .  ترور هم دارای حالتی است که در ان به مرز جنون می رسد و ضربات او بر روی دشمنان دارای قدرتی دو چندان می شود . همچنین هر کدام از این کاراکتر ها در کنار این ویژگی ها به خصوص دارای مهارت های خاصی نیز می باشند . همانطور که در تریلر گیم پلی بازی نیز مشاهده شد ترور نقش خلبان این تیم سه نفره را بر عهده دارد و در اغلب موارد وظیفه ی فرار از مهلکه بر عهده ی او می باشد . فرانکلین نیز معمولا به عنوان راننده ی تیم و همچنین در درگیری ها وظیفه ی پشتیبانی را بر عهده دارد همانطور که در تریلر نیز در یکی از مراحل وی با اسلحه تک تیرانداز در حال پشتیبانی از مایکل بود . مایکل نیز معمولا به عنوان نفر اصلی و سر دسته تیم به قلب دشمن می زند و اکثر مراحل را باید در نقش او انجام داد .

طبق  رویه ی معمول دست شما در انجام ماموریت ها کاملا باز می باشد یعنی شما قادرید که هر طور که مایل می باشید ماموریت خود را انجام دهید . در این نسخه برای انجام سرقت ها راه های مختلفی وجود دارد که دو راه اصلی هممان مخفی کاری و دیگری سرقت مستقیم است . همانطور که می دانید سرقت مستقیم معمولا با دردسر زیادی همراه است و شما صد در صد مورد تعقیب پلیس ها قرار می گیرد ولی در راه مخفی کاری شما قادرید بدون کوچکترین مشکلی به یک سرقت بزرگ دست بزنید . برای مثال شما قادرید از طریق غواصی و از زیر آب خود را به محل مورد نظر برسانید و با انجام اعمال مختافی چون بردین در یا وارد شدن از بالای ساختمان و در کمال مخفی کاری به سرقت خود بپردازید البته در این راه کاراکتر های دیگر نیز می توانند بسیار مفید باشند برای مثال هنگامی که با ترور در حال سرقت مخفیانه در گوشه ای از شهر می باشید ، فرانکلین و میاکل با انجام کار های خلاف نظیر یک سرقت کوچک ولی پر سر و صدا سعی می کنند تا تمرکز پلیس شهر را بر روی خود متمرکز کنند تا ترور بتواند به راحتی به سرقت خود ادامه دهد . در GTA V  استراتژی برای سرقت بسیار حایز اهمیت می باشد و اینبار شما بدون برنامه ریزی قبلی نمی توانید به سرقت بپردازید چون هر لحظه ممکن است توسط پلیس دستگیر شوید ، برای مثال هنگامی که می خواهید یک ماشین حمل پول را سرقت کنید باید ابتدا راه این ماشین را توسط یک خودروی دیگر سد کنید و سپس با توجه به نقشه ی خود ماشین را منهدم کنید حال می توانید با تیراندازی آن را منهدم سازید و یا با یک خودروی دیگر به آن ضربه بزنید پول درون آن را سرقت کنید . اینبار پلیس های بازی نیز دچار تغییرات گسترده ای شده اند و شما قادر نیستید به راحتی از چنگ آن ها بگریزید . پلیس ها در تعقیب و گریز از تاکتیک های پیشرفت رانندگی استفاده می کنند و هنگامی که با پای پیاده به دنبال شما هستند سعی می کنند در مناطق بلند تری از سطح زمین قرار گیرند تا دید بهتری نسبت به شما و موقعیت داشته باشند  . یکی دیگر از نکات جالبی که به بازی اضافه شده است توانایی شکار حیوانات یا همان سیستم حیات وحش است که راکستار با الگو برداری از دیگر عنوان موفق و Open World  خود یعنی Red Dead Redemption آن را در بازی گنجانده است . هر محیطی در بازی دارای جانوران مخصوص به خود می باشد و البته در ساعات خاصی این جانوران برای به دست آوردن غذا و نوشیدن آب خود را نمایان می کنند که بهترین فرصت برای شکار آن ها می باشد برای مثال هنگامی که قصد دارید یک آهو را شکار کنید مسلما در صورتی که او متوجه حضور شما شود سریع پا به فرار می گذارد ولی اگر شما محل آب خوردن او را بیابید و آنجا کمین کنید مطمئن باشید که می توانید آن را شکار کنید . همچنین شما قادرید در اوقات فراغت خود نیز به سرگرمی مورد علاقه خود بپردازید زیرا به گفته ی راکستار درGTA V  هر آنچه شما به عنوان علاقه و نیاز خواهید داشت وجود دارد از این رو شما قادرید به مسابقات دوچرخه سواری ، موتور سواری ، گلف و حتی تنیس بپردازید و اگر به کارهای هیجان انگیز علاقه دارید از بالای کوه با چتر نجات پایین بپرید و حتی می توانید برای تقویت تیراندازی خود به باشگاه تیراندازی بروید و این مهارت خود را افزایش دهید  .

یکی از مهم ترین فاکتور های سری GTA  توانایی شخصی سازی اغلب وسایل موجود در بازی می باشد که اتومبیل ها مهم ترین آن ها هستند . در این نسخه بیش از ۱۰۰۰ نوع اتومبیل مختلف وجود دارد که همه ی ان ها توانایی شخصی سازی را دارا هستند و شما قادرید هر خودرویی را به هر شکلی که مایلید تبدیل کنید . البته توانایی شخصی سازی به ماشین خلاصه نمی شود و موارد مختلفی را در بر می گیرد تا آنجایی که شما قادرید سگ خود را نیز شخصی سازی کنید و قلاده ی به خصوص برای آن قرار دهید . در مورد خرید لباس نیز بازی دچار تغییرات مفیدی شده است و دیگر لازم نیست برای مشاهده ی هر لباس آن امتحان کنید بلکه قادرید بدون هیچ بارگذاری هر لباسی را که می خواهید امتحان کنید و حتی رنگ آن را نیز به رنگ دلخواه خود تغییر دهید . سیستم تیراندازی و سلاح هایGTA V  نیز با توجه به عنوان Red Dead Redemption ساخته شده است . شما در بازی توانایی حمل ۱۰ اسلحه مختلف را خواهید داشت که هر یک دارای ویژگی خاص خود می باشند و همچنین می توان آن ها را ارتقا داد . در بازی قابلیت کارو گیری نیز وجود دارد و شما قادرید در پشت اشیای مختلف که در میدان نبرد وجود دارد پنهان شوید . همچنین دیگر نیاز نیست برای شلیک به دشمنان روی آن ها قفل کنید بلکه می توانید به راحتی دوربین با نزدیک شدن رو دشمنان به طور اتوماتیک روی ان ها قرار می گیرد و شما قادرید آن ها را از پای در آورید که البته این قابلیت علاوه بر زمان کاور گیری در حرکت نیز قابل استفاده است . یکی دیگر از تغییرات عمده ی بازی سیستم اقتصادی آن می باشد . در GTA IV شاهد یک سیستم بسیار ضعیف بودیم که به هیچ وجه در خور نام عنوان به آن بزرگی نبود و راه زیادی وجود نداشت تا شما بتوانید پول به دست آمده ی خود را در بازی خرج کنید ولی راکستار که خوب می داند چگونه اشتباهات گذشته را به فرصت تبدیل کند اینبار نیز دست به ابتکار زده است . راه های زیادی از جمبه خرید و فروش املاک ، سهام و حتی خودرو در بازی وجود دارد که شما به وسیله آن ها قادرید بر پول خود بیفزاید . همچنین شرط بندی ها و شرکت در ان ها یکی دیگر از راه های خرج کردن پول شما می باشد .

تا کنون همه ی بخش های GTA V عالی بوده است ولی یک دیگر از بخش های مهم یک بازی Open World تعداد مراحل فرعی و تنوع ان ها می باشد که این سری همواره در ان پیش

تاز بوده است . مراحل فرعی این عنوان به قدری متنوع است که راکستارا علام کرده است که ۱ درصد هم امکان ندارد شما شاهد یک مرحله ی فرعی یکسان باشید که این نشان از نبوغ بالای سازندگان دارد . بخش مهمی از این مراحل فرعی را سرقت های کوچک تشکیل می دهد که مکانیزم آن ها دقیقا شبیه به سرقات های اصلی بازی می باشد تنها با این تفاوت که در یک مقیاس کوچک دنبال می شود . البته هر یک از سه شخصیت بازی با توجه به داستانی که برای خود دارند ماموریت های به خصوص خود را نیز دارا هستند برای مثال در نقش مایکل شما قادرید با پسر خود به دوچرخه سواری بپردازید یا اینکه در نقش ترور با دیگران به رقابت خلبانی مشغول شوید . در کل می توان گفت گیم پلی GTA V چیزی نیست که بتوان آن را در یک مقاله وصف کرد و برای درک آن تجربه ی خود بازی آن هم با توجه به تمام جزئیات آن لازم است ولی می توان گفت GTA V همان چیزی است که یک بازیباز به آن نیاز دارد یک جهان واقعی . اما اینبار شاهد یک بخش فوق العاده در این عنوان خواهیم بود که همان بخش چند نفره است . این بخش تنها یک نمایش بسیار کوتاه در پایان تریلر گمی پلی این عنوان داشت که خود گواه بر شگفت انگیز بودن آن است . در این بخش هر بازیکن قادر است به قعالیت خاص خود بپردازد و حتی افراد با یکدیگر تیم تشکیل دهند و به سرقت بپردازند . به گفته راکستار این بخش بی نظیر و فوق العاده است و همین می تواند نشان دهد که این عنوان تا چه حد بزرگ خواهد بود .

به شهر جنایت خوش آمدید

هنوز نامی از موتور گرافیکیGTA V  برده نشده است ولی میت وان حدس زد بازی با موتور بهینه شده Rage در حال ساخت است . GTA V در زمینه ی گرافیکی جنجال زیادی آفریده است . پس از پخش تریلر گیم پلی بازی و مقایسه گرافیک بازی با تصاویر منتشر شده از بازی بسیاری راکستار را به دروغ گویی متهم کردند زیرا کیفیت گرافیکی تریلر به هیچ وجه قابل مقایسه با تصاویر نبود البته هنوز راکستار واکنشی نسبت به این سخنان نداشته است . از این موضع که عبور کنیم باید راکستار را بابت خلق چنین دنیای بزرگ و پر جزئیاتی ستایش کرد . چنین وسعت و جزئیاتی در هیچ عنوانی تا کنون مشاهده نشده است . تمامی NPC های موجود در بازی دارای هوش مصنوعی فوق العاده ای می باشند و نسبت به رفتار کاراکتر ها قابل بازی و حتی سایر NPC ها واکنش های خاصی نشان میدهند برای مثال اگر مردم عادی ترور را با لباس خونین مشاهده کنند نسبت به او مشکوک می شوند و حتی با ترس و واهمه از وی دور می شوند . هر یک از ۳ کاراکتر قابل بازی دارای حرکات و انیمیشن های خاص خود می باشند و حتی شیوه ی راه رفتن آن ها نیز با هم تفاوت دارد . تخریب پذیری بازی در حد بسیار خوبی قرار دارد و حتی شیوه خرد شدن دیوار ها و بلوک های سیمانی و حتی شیشه شدن شیشه هم از قاعده ی خاصی پیروی می کند و کاملا رئال می باشد . هنوز نامی از صداگذارن شخصیت های اصلی بازی و بازیگران آن ها برده نشده است و راکستار تنها به معرفی صداپیشگان شخصیت های فرعی بسنده کرده است ولی با توجه به تریلر ها نیز می توان دریافت که صداپیشگان افراد کارکشته ای هستند زیرا به خوبی در لحن ترور دیوانگی و در لحن مایکل خستگی و درماندگی مشهود است . موسیقی بازی نیز طبق معمول تم هیجانی دارد و سعی شده است در میان آن از صدا خوانندگان مشهور نیز استفاده شود که این امر امتحان خود را در نسخه های قبلی پس داده است .

طعم زندگی واقعی

Grand Theft Auto V یا به طور خلاصه همان GTA V بدون شک یکی از برترین عناوین نسل حاضر خواهد بود . عنوانی که در واپسین روز های این نسل عرضه خواهد شد و می خواهد نام خود را به عنوان شاهکار این نسل ثبت کند و به یک افسانه تبدیل شود . تا ۱۷ سپتامبر ( ۲۶ شهریور ) باید منتظر ماند و دید که راکستار اینبار چه دنیایی را فراهم ساخته است . GTA V  تنها بر روی Xbox 360  و PS3 وpcعرضه خواهد شد

---

---

---

پیس 2014  pes2014

عنوان : Pro Evolution Soccer 2014
سبک : ورزشی – فوتبال سیمولیشن
سازنده و توسعه دهنده :‌ کونامی
ناشر : کونامی
پلتفورم های مقصد : PlayStation 3 , Xbox 360 , Windows PC , PSP
تاریخ عرضه : بیستم سپتامبر ۲۰۱۳ میلادی – بیست و نهم شهریور ۱۳۹۲
رتبه بندی سنی :‌ Everyone

تیم توسعه بخش ورزشی کونامی در سال ۲۰۰۸ جلسه ای ویژه ترتیب دادند. تصمیماتی در آن جلسه گرفته شد و برنامه ای بلند مدت برای توسعه بخش ورزشی در دستور کار قرار گرفت :

-در ابتدا تصمیم گرفته شد که موتور نسخه فعلی بازی تصحیح شود و بخش های گرافیک و فیزیک بازی تقویت شود .
-بخش فنی و آنلاین بازی باید مبتنی بر سرور های مختلف و نیاز های گوناگون تقویت می شد و تا بازیکنان با لودینگ های طولانی در بخش اتصال به سورو روبرو نشوند.
-بخش هوش مصنوعی بازی با توجه به ضعف های موتور اولیه همچنان با مشکلات زیادی روبرو بود و باید فکری جدی در مورد آن می شد و در نهایت با تقویت بخش های محاسباتی موتور بخش هوش مصنوعی نیز تقویت شد.
-مشکل بزرگ کونامی در لایسنس تیم ها مطرح دنیا بود و در زمان انتشار بازی تیم های بزرگ ( مخصوصا در لیگ های آلمان و انگلستان ) با نام های عجیب و غریب دیده می شدند.

کونامی و تیم سازنده بازی PES با اینکه توانستند ایرادات موتور بازی خود را تا حدود زیادی برطرف کنند اما باز هم بازی FIFA به عنوان تنها رقیب این بازی هم در بخش فنی و گیم پلی بازی و هم در بخش فروش بازی به شدت از رقیب ژاپنی خود پیشی می گرفت .
در سال ۲۰۰۹-۲۰۱۰ تیم فنی کونامی طبق دستوری محرمانه به تیم توسعه و فنی PES Productions اعلام کردند که گروهی متشکل از زبده ترین برنامه نویسان را به یک بخش ویژه منتقل کنند تا بر روی یک موتور جدید با قابلیت های ویژه و باور نکردنی کار کنند. تیم توسعه ویژه کار خود را بر روی یک موتور آغاز می کنند و بخش های فیزیک ، هوش مصنوعی ، گرافیک ، سیستم نورپردازی و هسته موتور که قابلیت های باور نکردنی داشت را با توجه به قابلیت هایPES تغییر و تعمیم دادند.
در نهایت بازی Pro Evolution Soccer 2014 با قابلیت های جدید و شعار ” این بازی می تواند سپیده دمی برای یک انقلاب باشد” معرفی شد .


در این تصویر حتی برای نقاط سایه نیز سایه ای برای بازیکنان در نظر گرفته شده است و همه بازیکنان حتی در تاریک ترین نقاط هم دارای کمی سایه با زاویه و نور پردازی مناسبو عالی هستند.

وظیفه ساخت این بازی بر عهده استدیوی دیجیتال اینترتینمنت کونامی GmbH می باشد که تقریبا از ۴ سال پیش برنامه ساخت و توسعه این بازی را شروع کرده اند . دفتر و ساختمان اصلی این استدیوی در توکیو می باشد و این استدیوی همکاری نزدیکی با استدیوی Kojima Productions دارد .این بازی بر مبنای موتور تقویت شده و تغییر یافته Fox Engine که محصول استدیوی Kojima Productions است در حال توسعه می باشد .

این بازی بر مبنای ۶ استاندارد جدید در حال ساخت می باشد که می تواند سکوی پرتابی برای این بازی باشد . این استاندارد ها باعث شده است که بازی از قید و بند محدودیت های قبلی خود رها شود و به تیم توسعه دهنده بازی این اجازه را دهد که ویژگی های جدید را خلق کنند و تنوع و هیجان در سطح بازی را به بالاترین حد ممکن برسانند.موضوع اصلی این استاندارد ها درباره حرکت صحیح بازیکنان ، تغییر مکان دادن ها آنها و پرداختن به فوتبال مدرن است .
دیگر از آن بازیکنان فیزیکی غول پیکر و عضلانی در فوتبال مدرن خبری نیست و فوتبال مدرن به سمت هوشمند شدن حرکت کرده است ، به همین دلیل PES جدید نیز با توجه به این رویکرد به دنبال فراورده های ویژه ای است:

- فروکش کردن جریان بازی در اواسط آن و عکس العمل تماشاچی ها
- نگاه کلیدی به فردی بودن بازیکنان و عوامل موفقیت هر فرد در تیم
- پیاده سازی تاکنیک های متنوع توسط هر تیم
- اساس کار تیمی و گروهی
- بهبود گرافیک و انیمیشن های بازی
- قدرتمند بودن سیستم جدید برای تعریف دوباره مکانیزم ها ان هم بدون محدودیت
- هوش مصنوعی پیشرفته بازیکنان و تصمیم گیری های منطقی و حتی احساسی در طول بازی
- وجود یک هسته برنامه ریزی شده قدرتمند برای تعریف بخش های ریز بازی
همه این موارد از عوامل ویژه کونامی برای انتشار یکی از بهترین نسخه های این سری می باشد .

بر مبنای این فرآورده ها کونامی ۶ اصول ویژه را در بازی با توجه به ویژگی های زیر پیاده سازی کرده است . در واقع این ۶ اصول برگرفته از ویژگی های زیر است.

۱- دریافت و کنترل توپ
۲- فیزیک شروع بازی
۳- احساسات قبل از شروع بازی ( هیجانی بودن بازیکنان و یا اضطراب )
۴- عجله یا سرخوش بودن بازیکنان کم تجربه در مسابقات مهم
۵- تجربه بازی های قبلی
۶- فرمان ها و تاکتیک ها و استفاده از بازیکنان با تجربه

کونامی با استفاده از این ویژگی ها که در دنیای واقعی فوتبال نیز رخ می دهد ۶ اصول را در نسخه جدید گنجانده است که باعث شده است بازی در همه بخش ها دچار ارتقا کیفیت شود .
شش اصول اصلی کونامی عبارتند از :

۱- فناوری TrueBall
برای اولین بار کونامی همه توجه خود را بر روی توپ گذاشته است. نحوه حرکت توپ و چگونگی حرکت با آن و چگونگی استفاده از آن، اولین تماس با توپ و نحوه کنترل آن در هر بازیکن منحصر به فرد است . بازیکن ممکن است به دریافت یک پاس فرار زیبا فکر کند اما این سیستم یک قدک جلوتراز بازیکن عمل کرده و حتی نحوه فرار از دست مدافع تیم حریف را نیز پردازش و شبیه سازی می کند .
فناوری TrueBall به بازیکن اجازه می دهد که بازیکن حریف را به دام بیاندازد تا امکان رد گیری پاس ها گرفته شود و همچنین با توجه به چگونگی تغییر وضعیت بدن بازیکن و تغییر وزن بازیکن ها اجازه عکس العمل را به شما می دهد تا بهترین عملکرد را داشته باشید.
در نتیجه بازیکن کنترل کاملی بر روی بدن خود دارد و می تواند برای دریافت پاس ها مختلف عکس العمل های متفاوتی داشته باشد و درواقع این فن آوری این اجازه را می دهد که بازیکن حتی در محیط های کوچک تر و بسته تر کنترل کاملی هم بر روی بدن خود داشته باشد و هم بتواند به توپ ارتباط برقرار کند و هم آنکه از اذیت های مدافع و بازیکنان حریف خلاص شود .
در سری های قبلی PES بازیکن ها آزادی زیادی برای پاس دادن به فضا های خالی نداشتند اما در سری جدید با توجه به فن آوری TrueBall بازیکنان می تواند به تمام فضا های خالی زمین دسترسی داشته باشند و کنترل کاملا آزادی بر روی توپ و نحوه حرکت توپ داشته باشند.

نتیجه این فناوری : کنترل باز و ارائه چرخش های ۳۶۰ درجه، کنترل کامل توپ در فاصله های کوتاه و یا چند متری ، هدایت توپ توسط پاها برای انجام حرکات و دریبل های ظریف ، توانایی مانع شدن و سپر شدن برای توپ و ممانعت از ربودن توپ توسط بازیکن تیم حریف ، استفاده استادانه و فریبکارانه از هر دو پا ، مراقبت نزدیک و دید بصری هوشمندانه حرکات بازیکنان حریف ،خواهد بود.
۲- فناوری سیستم حرکت پایداری ( Motion Animation Stability System ) یا به اختصار
M.A.S.S


درگیری فیزیکی بین بازیکنان یکی از مهمترین شالوده های فوتبال است و فناوری M.A.S.S قرار است به خوبی نحوه شبیه سازی برخورد ها و تماس های فیزیکی بدن بازیکن ها را بر عهده داشته باشد. در واقع این سیستم به جای یک سری حرکات و انیمیشن ها از پیش تعیید شده به صورت هوشمندانه و فورا واکنش می دهد و این واکنش ها بسته به وضعیت های هر بازیکن می تواند مختلف باشد. بسته به ندازه و جهت نیروی وارد شده ، قدرت و استقامت هر دو بازیکن ، قد و اندازه انها و حتی عوامل محیطی مثل لغزنده بودن زمین ،این واکنش ها می توانند متفاوت باشند و از یک تلو تلو خوردن کوچک تا تکل های خشن را پوشش می دهند .
بخش ویژه این سیستم تکل زنی ها می باشد،دیگر مانند نسخه های پیشین از تکل های خشک خبری نیست و بازیکن ها این اختیار را دارند که با توجه به موفقیت توپ و بازی تکل های خود را انجام دهند یا از انجام تکل منصرف شوند و مثلا در یک موقعیت ۵۰-۵۰ هوش مصنوعی بازین تصمیم می گیرد که دنبال توپ برود و یا تکل کند و اگر تصمیم به تکل گرفتن شد کجا و به چه نحوه این تکل را انجام دهد تا یک تکل صحیح و بدون خطا را انجام دهد.
یکی از ویژگی های جدید در M.A.S.S استفاده از جنگ های تن به تن در بزای است . بیشتر مدافعان خواهان جنگ های تن به تن با مهاجمان هستند و مهاجمان نیز برای فرار از این جنگ ها تلاش می کنند.

فشار بیشتر بر روی بازیکن ، حمله از روبرو ،کنار یا از پشت ، محدود کردن فضا های عبور ، تلاش برای سبقت گرفتن از بازیکن حریف ، حفظ تعادل بدن در مواقع تنه زدن ، دریبل های ویژه و حتی دشمنی های شخصی بازیکن ها باعث می شود که فناوری M.A.S.S عملکرد ویژه ای در بازی داشته باشد.

۳-فناوری Heart
تعریف دقیق اینکه چه چیزی باعث هیجان بالا در فوتبال می شود دشوار است چرا که یک ویژگی فنی نیست بلکه بیشتر یک خاصیت احساسی است . مسابقت فوتبال همواره با حضور یک جمعیت زیاد به عنوان تماشاچی که از آن به عنوان یار ۱۲ ام یاد می شود همراه بوده است. فناوری Heart در PES2014 به عنوان نحوه عملکرد تماشاچیان مورد توجه است و تماشاچیان به عنوان یک عامل تقویت کننده اعصاب برای تیم های خانه و یک عامل تخریب روحیه برای تیم های میزبان عمل خواهند کرد .

همچنین نحوه رفتار بازیکنان نیز بر روی تماشاچیان اثر می گذارد و رفتار های ضعیف یک بازیکن خوب می تواند حسابی تماشاچیان را عصبانی کند. برعکس ، یک حرکت انفجاری می تواند جو ورزشگاه را برای تیم حریف به یک دیگ جوشان تبدیل کند به نحوی که عملا کنترل بازی از دست تیم حریف خارج شود .

۴- فناوری PES ID
در نسخه شماره ۲۰۱۳ این بازی یک سیستم جدید برای اولین بار قرار داده شد . این سیستم به بازیکن ها اجازه می داد تا رفتار های هم تیمی شان را تشخیص دهند و نوع رفتار آنها را در لحظه فرار و یا موارد دیگر پیش بینی کنند . در نسخه ۲۰۱۴ این بازی قدرت این سیتم ۲ برابر شده است و همچنین هوش مصنوعی ویژه ای برای این سیستم در نظر گرفته شده است تا انیمیشن ها و حرکات ویژه ای را برای تشخیص رفتار های هم تیمی ها پردازش کند .
۵- فناوری Team Play


در واقع هسته های هر تیم را این فناوی تشکیل می دهد و تیم ها می توانند انواع تاکتیک های مختلف و استفاده از نقاط کلیدی زمین را به صورت مجزا پردازش کنند. این هسته برای بیش از ۳ بازیکن وجود دارد و یعنی اینکه سیستم هوش مصنوعی بازی می تواند به صورت لحظه ای کنترل ۴ بازیکن را به عهده بگیرد . این ۴ بازیکن قادر خواهند بود تا از حفره های دفاعی ، کنار ه های خط طولی ، و یا بازی های بدون توپ استفاده کنند تا تیم حریف را دچار سردرگمی شدید کنند و موقیعت های ویژه ای را خلق کنند .

این فناوری می تواند نقاط ضعف هر یک از تیم ها را با توجه به نحوه آرایش و تاکتیک های انها در طول بازی ( تغییر تاکتیک به صورت دستی یه به صورت خودکار توسط هوش مصنوعی بازی ) تشخیص دهد و از آنها به نحوه احسن استفاده کند .
۶- فناوری هسته ( The Core)

این بخش از بازی توسط تیم توسعه PES و با مشاوره چندین ساله از طرفدارن PES پایه ریزی شده است و تمام عناصر کلیدی در نسخه های قبل در این بخش پیاده سازی شده اند و طیف گسترده ای از پیشرفت های مخصوص این سری نیز در این بخش انجام شده است .
بخش گرافیگی بازی نسبت به نسخه های قبل پیشرفت زیادی داشته است و انیمیشن ها نرم تر اجرا می شود و دیگر تاخیری در اجرا انها مشاهده نمی شود . حرکات بازیکنان به فوتبال واقعی بسیار نزدیک شده است . نحوه محاسبه میزان فشار برزمین و ویژگی های زمین تغییر کرده است و پیشرفت های زیادی در این زمینه حاصل شده است .


به رگ گردن بازیکن توجه شود که در لحظه شروع بازی برجسته است و بعد از چند صدم ثانیه محو می شود و گردن به حالت طبیعی می رسد . دیگر از بازیکنان عضلانی خبری نیست



سیستم جدید نور پردازی محاسبات ویژه ای را برای بازی انتخاب کرده است و ویژگی های محیطی و و رزشگاه ها بر این نور پردازی تاثیر گذار خواهند بود.
تصمیم گیری های در جریان بازی و تغییر تاکتیک های پیشرفت های چشم گیری داشته است .ضربات آزاد و پنالتی نیز از پایه تغییر کرده است و حتی در ضربات آزاد بخش های فریب و به دام انداختن حریف با زدن ضربات کوچک گنجانده شده است .

در بخش ضربات آزاد همچنین کشیدن پیراهن بازیکنان حریف و حتی پاره شدن پیراهن آنها نیز گنجانده شده است .
ضربات دروازه بان ها دقیق تر شده است و حتی بازیکنان می توانند به سمت مقصد ضربه دروازه بان حرکت کنند .
دیواره های دفاعی عکس العمل های متفاوتی را در برار هر ضربه نشان خواهند داد و حتی بازیکنان می توانند به سمت دروازه بان در زمان دریافت توپ نیز حرکت کنند تا از احتمال توپ های برگشتی توسط دروازه بان استفاده کنند .
پنالتی نیز از یک بخش ویژه استفاده می کند تا به بازیکنان کمک کنند تا در چه جهتی به توپ ضربه بزند . همچنین میزان استقامت و نقطه ضعف های دروازه بان ها نیز با یکدیگر متفاوت است.
نحوه عملکرد دروازه بان ها در مواقع پنالتی نیز تغییر کرده است و دروازه بان ها با توجه به گذشته بازیکنان می تواند عکس العمل های خاصی نشان دهند و در مواجه با بازیکنان ضعیف تر در زمان زده شدن پنالتی حتی می توانند به جلو نیز حرکت کنند ( حرکت به جلو بدون انجام خطا ).
تیم های لایسنس شده در بازی :

بازی PES 2014 برای اولین بار از لیگ قهرمان آسیا به صورت کاملا لایسنس شده استفاده کرده است ،همچنین لیگ قهرمانان اروپا نیز مانند گذشته به صورت کامل در این نسخه وجود خواهد داشت . هنوز خبری در مورد دیگر لیگ ها در این نسخه در دسترس نیست .

در مورد لیگ قهرمانان آسیا هنوز اطلاعاتی در دست نیست و تنها حضور این لیگ تایید شده است و از اسامی و لایسنس لباس و ورزشگاه های تیم ها خبری نیست .

بخش آنلاین بازی :
جزئیات خاصی در مورد بخش آنلاین بازی منتشر نشده است اما شواهد از یک جهش عظیم در بخش آنلاین را نشان می دهد .

کاگردان خلاق بازی آقای Kei Masuda در مورد این بازی گفته است :

حتی فکر کردن به اینکه این بازی توسط موتور Fox Engine ساخته شده است نیز برای ما لذت بخش است . در واقع Fox Engine به ما این اجازه را داد که بتوانیم از قید و بند بسیاری از محدودیت ها خلاص شویم.این موتور به تیم سازنده آزادی عمل بدون مرزی را ارائه کرد به نحوی که ما به هر آنچه در ذهن داشته ایم رسیده ایم و می توانم بگویم که دیگر محدودیت برای ما از جانب سخت افزار ها خواهد بود و موتور بازی محدودیتی برای طراحی نخواهد داشت
این نسخه از بازی آغازگر انقلابی بزرگ در این سری از بازی ها خواهد بود وقطعا در نسخه های آینده و نسل بعد شما شاهد ویژگی های بیشتر و جالب تری ازاین بازی خواهید بود.


نمونه ای از پیشرفت های مشهود بازی :
۱- استفاده از موتور فیزیکی جدااز موتور اصلی Fox Engine
بازی PES 2014 دارای ویژگی های جالب تری نیز است ، این بازی برای اولین بار دو موتور بازی را در کنار هم گرد آورده است و موتور فیزیک بازی به نام Barycentre قرار است هدایت بخش های فیزیکی بدن بازیکنان را بر عهده بگیرد .
این موتور در واقع مسئول محاسبه وزن های بخش های مختلف بدن است به نحوی که هر بخش از بدن دارای وزنی مخصوص به خود است . مثلا وزنی که یک دست بازی کن حریف در مواقع دریبل زدن وارد می کند متفاوت از وزنی است که دو دست بازیکن حریف در زمان مبارزه برای هد زدن استفاده می کند .
این بخش شامل محاسبه میزان برخورد ها نیز خواهد بود و هر برخورد با توجه به میزان فشار و ورزنی که وارد می کند متفاوت خواهد بود.
در این موتور میزان مقاومت بازیکنان نیز محاسبه می شود و اینکه به کدام قسمت از بدن ضربه وارد شده است. درواقع نحوه وارد شدن ضربات و نحوه عکل العمل بازیکن متفاوت است و مثلا ضربه ای که به زانو وارد می شود تاثیر بیشری دارد نسبت به ضربه ای که به ساق پا وارد می شود .

۲- بخش فیزیک گرافیکی بازی
این بخش همیشه از ضعف های PES بوده است و نسبت به آن انتقاد های زیادی می شد اما در این نسخه شاهد پیشرفت های بزرگی هستیم . بارز ترین پیشرفت طراحی ویژه کاراکتر ها و بازیکنان تیم ها است به نحوی که پوست صورت و رگ ها و عضلات بازیکنان کاملا طبیعی شده است و در هنگام خشم صورت بازیکنان تغییر رنگ می دهد و در هنگام وارد شدن فشار رگ های صورت و گردن آنها نمایان خواهد شد .
پیراهن بازیکنان از بدن ها جدا است و می توان انها را کشید یا حتی پاره کرد .


بازیکنان می توانند از زانو های خود نیز در مهار توپ استفاده کنند و حتی بازدن تنه با شانه های خود با بازیکن حریف آنها را سرنگون سازند .
۳- بخش هوش مصنوعی بازیکنان

این بخش با توجه به موتور پایه بازی یعنی Fox Engine دچار پیشرفت های زیادی شده است . در واقع هر بازیکنان بر مبنای چرخش ۳۶۰ محیطی خوی د بازیکنان نزدیک و دور هم تیمی و حتی تیم حریف تصمیمی برای ادامه بازی خود می گیرد
برای مثال در تریلر به نمایش در آمده از گیم پلی بازی :

بازیکن تیم سانتوس توپ رو در ختیار دارد و قصد حرکت به سمت چپ و سعی در اختیار گذاشتن توپ برای نیمار بازیکن تکنیکی و سریع برزیلی دارد ولی مارکوس آسانسائو هر چه سعی میکنه فضایی نمیبیند ان هم به یک دلیل است ،کوچک کردن زمین توسط تیم بایرن با تعداد بالای بازیکن و این که در یکی از این عکس ها میبینید که ۴ بازیکن نیمار رو محاصره کرده اند .


بواتنگ برای کوچک کردن هر چه بیشتر فضا به جلو حر کت می کند و یک بازیکن را در آفساید قرار می دهد .


به همین سو وقتی آسانسائو میبینه که کاری نمی شود کرد یک پاس رو به عقب میدهد و بازیکن بعدی منطقه بازی را برای باز کردن زمین عوض میکند .

نتیجه گیری :
امسال رقابت بین FIFA و PES تنگ تر و حساس تر از هر سال دیگه ای خواهد بود و با توجه به پیشرفت های هر دو بازی می توان امید وار بود که هوادارن هر دو بازی یک تجربه ناب و منحصر به فرد را به دست خواهند آورد . در اینکه نسخه ۲۰۱۴ بازی PES نسبت به نسخه های قبلی پیشرفتی انقلاب گونه داشته است شکی نیست ولی باید دید که این پیشرفت ها در نهایت چه نوع بازی را برای هواداران به نمایش خواهد گذاشت . با توجه به حساسیت بالای کونامی در ساخت این بازی می توان این امید را داشت که این بازی به شروع یک نسل رویایی برای PES تبدیل شود

---

---

---

بازی سیمز4 sims4

شاید بتوان گفت که بازی سیمز ۴، تنها بازی است که از آن اتنظار می رود تا زندگی روزمره ی انسانی را به طور حرفه ای و بهترین نحو شبیه سازی کند و به شما اجازه زندگی در دنیای مجازی را به طوری که هیچ وقت آن را بدین صورت تجربه نکرده اید، بدهد! در چهارمین نسخه از این بازی فوق العاده موفق، شما به کنترل و مدیریت سیمز با چهره ها، شخصیت ها، رفتارها و احساسات جدید و منحصر به فرد خواهید پرداخت. سطوح جدیدی از بازی را تجربه کنید و با استفاده از قابلیت طراحی خانه با استفاده از گزینه های از پیش تعیین شده در بازی، طراحی زیبایی برای شخصیت خود داشته باشید. از گالری خود برای انتخاب، اشتراک گذاری و دانلود اجزاء جدید بدون ترک بازی استفاده کنید. قلب، فکر و بدن شخصیت های مجازی خود را بدست بگیرید و گیم پلی خود را با همسایگان خود طعمی تازه ببخشید، به طوری که تا به حال تجربه نکرده اید!

The Sims 4 PC-RELOADED

 |آپدیت بازی The Sims 4 Update v1.2.16.10-RELOADED به پست اضافه شد|

شما می توانید این بازی زیبا را در سه DVD به صورت اوریجینال و بسته بندی شکیل از فروشگاه دانلودها با قیمت ۹۸۰۰ تومان سفارش دهید و در درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید. برای سفارش اینجا را کلیک کنید.

حداقل سیستم مورد نیاز:

 OS: Windows XP (SP3), Windows Vista (SP2), Windows 7 (SP1), Windows 8, or Windows 8.1
PROCESSOR: 1.8 GHz Intel Core 2 Duo, AMD Athlon 64 Dual-Core 4000+ or equivalent (For computers using built-in graphics chipsets, the game requires 2.0 GHz Intel Core 2 Duo, 2.0 GHz AMD Turion 64 X2 TL-62 or equivalent)
MEMORY: At least 2 GB RAM
HARD DRIVE: At least 9 GB of free space with at least 1 GB additional space for custom content and saved games
VIDEO CARD: 128 MB of Video RAM and support for Pixel Shader 3.0. Supported Video Cards: NVIDIA GeForce 6600 or better, ATI Radeon X1300 or better, Intel GMA X4500 or better
SOUND CARD: DirectX 9.0c Compatible
DIRECTX: DirectX 9.0c compatible
INPUT: Keyboard and Mouse

سیستم پیشنهادی:

 OS: 64 Bit Windows 7,8, or 8.1
PROCESSOR: Intel core i5 or faster, AMD Athlon X4
MEMORY: 4GB RAM
HARD DRIVE: At least 9 GB of free space with at least 1 GB additional space for custom content and saved games
VIDEO CARD: NVIDIA GTX 650 or better
SOUND CARD: DirectX 9.0c Compatible
DIRECTX: DirectX 9.0c compatible
INPUT: Keyboard and Mouse

تصاویری از محیط بازی:

---

---

---

کرسیس 3

خوب همون طور که قبلا قول داده بودم می خوام در مورد بازی Crysis 3 توضیحاتی بدم.نمایش خیره کننده بازی در نمایشگاه امسال در حالی که آن را بر روی پلتفرم سال خورده ی Xbox 360 اجرا کردند تداعی کننده ی ذهنیات بسیاری از نسل آینده ای بود که خیلی وقت است زمزمه ی حلول آن به گوش می رسد و با این سرعت پیشرفت های دیداری بازی های جدید چیزی تا تحقق آن نمانده است.بدون شک نهایت قدرت گرافیکی موتور پایه ی قدرتمند کرایتک را ندیده ایم.این شرکت اما قصد دارد آن را برای ما به ارمغان بیاورد.از حیث جلوه های دیداری باید کرایسیس 3 را ستود.اما بر خلاف ان چه بسیاری می پندارند مجموعه کرایسیس نه فقط از حیث گرافیک بلکه از جنبه های دیگر نیز متمایز است.همان گونه که در نمایش های بازی مشاهده کردیم همچنان محیط بازی بر گیم پلی بسیار تاثیر گذار است.اگرچه در بازی دوم با تغییر محیط و خطی شدن بازی بر هیجان و بار سینمایی آن افزوده شد اما آزادی عمل و جوهره ی اصلی بازی که با هبوت آن در کرایسیس 1 فرنچایز معروف و محبوب شد کاسته شد.با این حال همچنان برای رد کردن مرحله از آزادی عمل شایسته ای برخوردار بودیم.در شماره سوم با تغییر هوشمندانه ای بازی آزادی عمل محیطی جذابیت و صحنه های سینمایی را در کنار هم به ارمغان آورده است.و این به همین سبب تغییری اساسی وجود مکانیک های جدید گیم پلی و روند متفاوت را امری واجب نمون ساخته و در نمایش نمایشگاه هم مشاهده کردیم که بازی چگونه با حفظ ریشه ها و اصولی که در بازی اول بنا نهاده بود و در بازی های بعدی گسترش داده است توانسته حس پویایی و تنوع را یاد آوری کند.
نیویرک به جنگلی بارانی تبدیل شده و پر از گیاهان سرسبز است......



شاید این نظر تو ذهن همه ایجاد بشه که محیط کرایسیس 3 تلفیقی ازمحیط نسخه اول و دوم است.اما تنها این نیست و وجود گزینه های وسیع تر و آزادی عمل بیشتر نشون دهنده اینه که کرایسیس 3 نه تنها تلفیق هوشمندانه نسخه های قبلیه بلکه گسترش یافته اون ها هم هست.تو این کار محیط های تخریب شده و آخر الزمانی بازی به یاری آن آمده اند و موتور قدرتمند شرکت باعث شده تا سازنده چیزی رو به ما نشون بده که به همون عجایبی که تو بازی اشاده شد ختم بشه.قرار دادن صحنه های سینمایی و رنگ و بوی سینمایی گرفتن ماموریت ها هم از نکات قابل توجه هست.همچنین نکته بارز این نسخه که شاید تو بسیاری از عکس ها هم مشاده کردید اسلحه جدید تیر کمان است که تیر های مختلف در انواع مختلف هم تعبیه شده براش.
تاریخ انتشار بازی February سال 2013 اعلام شده است.

Crysis 3
Crytek-EA
PC-PS3-X360
FPS
February 2013

---

---

---

بازی کالاف دیوتی

بازی Call Of Duty Advance Warfare نسخه ای جدید از سری بازی های اول شخص شوتر Call Of Duty می باشد که برای اولین بار توسط استودیو Sledgehammer Games ساخته شده است و توسط استودیو Activision برای کنسول های نسل هفتم و هشتم و PC در تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۴ منتشر خواهد شد.




استودیو اکتیویژن برای اولین بار با وارد کردن یک استودیو جدید برای ساخت سری بازی های ندای وظیفه سیکل ساخت آن را برای هر استودیو سه سال یک بار کرد واستودیو Sledgehammer Games نیز در کنار دو استودیو دیگر یعنی تیم Infininty Ward و Treyarch قرار گرفت . داستان بازی در سال ۲۰۵۴ جریان دارد جایی که سازمان تروریستی KVA اولین حملات هسته ای به راکتورهای آمریکا و پنج کشور شناخته شده را انجام می دهد.



بر اثر این حمله بسیاری از تاسیات نظامی آمریکا از بین رفته است . گروهی از سربازان ارتشی به نام PMCs ماموریت مقابله با این گروه تروریستی را برعهده می گیرند . Jack Mitchell که در جنگ سئول دست چپ خود را از دست داده است به قدرتمندترین گروه ارتش مخفی Atlas که دارای تکنولوژی بالا می باشند ملحق می شود تا با استفاده از تکنولوژی پیشرفته جلوی حملات بعدی گروه KVA را بگیرند .

مشخصات بازی Call Of Duty Advanced Warfare :
نام بازی : Call Of Duty Advanced Warfare
نام بازی (فارسی) : ندای وظیفه جنگ های پیشرفته
پلتفرم : PC
زبان : انگلیسی
سال انتشار : ۲۰۱۴
شرکت سازنده : Treyarch
منتشر کننده : Activision
سبک بازی : اکشن و اول شخص شوتر
تعداد دیسک : 7 DVD
درجه سنی : 18+

حداقل سیستم مورد نیاز بازی Call Of Duty Advanced Warfare :
OS: Windows 7 64-Bit / Windows 8 64-Bit
Intel® Core 2 Duo E8200 2.66 GHZ / AMD Phenom X3 8750 2.4 GHZ or better
RAM: 4 GB RAM
HDD: 40GB HD space
NVIDIA GeForce GTX GTS 450 / ATI® Radeon HD 5870 or better
Sound: DirectX Compatible Sound Card

---

---

---

بازی فیفا2015

امتیاز گیمرزلند

9.0/10

FIFA در این نسخه نیز روند صعودی خود را ادامه داده و اینبار مهیج تر از همیشه شده است

+ گیم پلی مهیج
+ طراحی خوب چهره ها
+ مُدهای متنوع و جذاب

- وجود برخی باگ های گرافیکی و فنی

توپ و میدان در دستان توست، پس برای هدفی که داری بجنگ، توپ را بگیر، دریبل بزن و توپ را وارد دروازه کن و از گل خوردن بپرهیز، خوب دفاع کن، خوب هم تیمی هایت را بببین و خوب پاس بده تا برنده باشی. باز هم فصلی جدید از سری FIFA روانه بازار شده است. اینبار چه ویژگی هایی در انتظار ماست تا از آن ها لذت ببریم؟ یک بار دیگر شاهد رقابتی تنگاتنگ بین دو رقیب هستیم، یعنی FIFA و PES یا در نگاهی کلی EA و Konami، دو شرکتی که مدت هاست با هم در حال رقابتند تا برتری عنوان ورزشی خود را بر دیگری ثابت کنند. در ادامه این مقاله به بررسی آخرین نسخه از سری FIFA و ویژگی ها و پیشرفت های جدید آن می پردازیم.

مهیج تر از همیشه

گیم پلی این نسخه پیشرفت های خوبی را نسبت به نسخه قبلی خود داشته است. شما می توانید حرکات منحصر به فرد بازیکنان سرشناس را به راحتی انجام دهید. همچنین سیستم دریبل زنی بازی تا حدی بهبود یافته است. در گذشته نمی توانستید بدون کمک گرفتن از حرکات تکنیکی بازیکنان را پشت سر بگذارید و یا انجام این کار در درجه های سختی بالا بسیار سخت بود. ولی در FIFA 15 از این خشک بودن کمی کاسته شده است و می توان مانورهای سریعتری را انجام داد. اما چیزی که شدیداً مرا در این مورد آزار داده قوی بودن بیش از حد برخی از بازیکنان در دریبل زدن است، به طوری که به راحتی با آنها می توانید 3-4 بازیکن را دریبل کنید و یا با یک استارت سریع عده زیادی از بازیکنان حریف را را پشت سر بگذارید.

سیستم تکل کردن و به عبارتی دفاع کردن نیز در FIFA 15 واقعی تر و کنترل شده تر از قبل شده است. اگر تکل محکم بر روی بازیکن حریف بروید او به شدت به زمین برخورد می کند و امکان مصدومیت او وجود دارد. حالت های تکل رفتن نیز بهتر از قبل شده است، البته این گفته بدین معنا نیست که می توانید به راحتی توپ را از حریف بگیرید، بلکه باید مراقب دریبل کردن های او باشید و با یک زمان بندی دقیق توپ را از پای وی جدا کنید. اما در مجموع کفه ترازو در FIFA 15 به نفع مهاجمین سنگینی می کند و از این رو شاهد بازی های تهاجمی تر و پر گل تری در این نسخه هستیم.

اما یکی از قسمت هایی که در FIFA 15 پیشرفت بسیاری خوبی داشته است طراحی واقعی تر هوش مصنوعی تیم هاست! در این نسخه شاهد هستیم که هر تیم متناسب با زمان بازی تاکتیک های متفاوتی را از خود به نمایش می گذارد. برای مثال اگر تیم حریف به شما یک گل زده باشد و در دقایق پایانی بازی باشیم قطعاً وقت کشی خواهد کرد و به لاک دفاعی فرو می رود و یا اگر عقب باشد بی شک فشار زیادی را بر روی دروازه شما خواهد آورد.

اما قسمت کوچک اما جالب و جدیدی که به این نسخه اضافه شده، جمبال است. به عنوان مثال هنگامی که بازیکنی مصدوم می شود، داور ناچار به متوقف کردن بازی خواهد شد تا به بازیکن مصدوم رسیدگی شود، سپس بازی باید با یک جمبال ادامه پیدا می کند، یعنی داور توپ را بین دو بازیکن می اندازد تا تیمی که پیش از متوقف شدن بازی صاحب توپ نبوده، با انجام بازی جوانمردانه توپ را مجدداً در اختیار تیم مقابل قرار دهد. البته هیچوقت انتظار این حرکت جوانمردانه را از هوش مصنوعی نداشته باشید! در بازی های آنلاین نیز بعضی از بازیکنان این کار را انجام می دهند و بعضی دیگر خیر و خود شما نیز می توانید این کار را نادیده بگیرید.

قبل از توضیح در مورد دیگر تغییرات و پیشرفت های بازی، لازم به ذکر است که تمامی تیم های باشگاهی و ملی که در FIFA 15 قرار داده شده اند دارای لایسنس می باشند و آخرین تغییرات باشگاهی بر روی آن ها اعمال شده است، البته این تغییرات تا حدی در بخش آنلاین متفاوت است که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد. همچنین لیگ های باشگاهی زیادی در این عنوان گنجانده شده است که جدیدترین آن لیگ عربستان با تمامی تیم های باشگاهی اش می باشد.

اولین تغییر در FIFA 15 مربوط به ضربات ایستگاهی می باشد. همانطور که انتظار می رفت ضربات ایستگاهی بهتر از قبل شده است و اگر کمی دقت کنید به راحتی می توانید آنها را به گل تبدیل کنید. همچنین همانند قبل می توانید دیوار دفاعی که در مقابل تیم حریف چیده اید را تغییر دهید و با آوردن دیوار دفاعی به جلو داور را فریب دهید! البته کم پیش می آید تا داور فریب بخورد، اگر متوجه شود یکی از بازیکنانتان با کارت زرد مواجه خواهد شد. داوران نیز در این نسخه در مقابل خطاهای شما تا حدی جدی تر برخورد خواهند کرد، پس مراقب خطاهایتان باشید.

از دیگر بخش های تغییر یافته در این نسخه می توان به سیستم Team Management اشاره کرد. در FIFA 15 دست بازیکن برای چیدن تیم مورد علاقه اش بازتر از قبل شده است، برای مثال می توانید مشخص کنید کدام بازیکن چه موقع حمله کند و چه موقع به دفاع ملحق شود. همچنین میزان تهاجمی بودن و یا تدافعی بودن هریک از بازیکنان نیز در دستان شماست و می توانید آنها را در طول مسابقه و یا قبل از شروع هر مسابقه مشخص کنید. برای درک بهتر به عنوان مثال در تیم بارسلونا می توانید مسی را به عنوان Target Man انتخاب کنید تا در طول بازی همیشه در محل های ضد حمله حضور داشته باشد و بتوانید به خوبی وی را صاحب موقعیت گل زنی کنید. همچنین سیستم مقایسه بازیکنان هم بهتر شده و اطلاعات بیشتری را می توانید مقایسه کنید.

در بخش Career Mode یا همان Be a Pro Player گذشته تغییراتی اعمال شده است. در اینجا می توانید در نقش یک مربی و یا یک بازیکن به ایفای نقش بپردازید، پس ابتدا باید نقش (مربی یا بازیکن) خود را انتخاب کنید و سپس وارد قسمت شخصی سازی کارکتر می شوید. لازم به ذکر است اگر بازیکن بودن را انتخاب کنید در هنگام شروع بازی می توانید یا در نقش بازیکن ساخته شده خود قرار گیرید و یا اینکه همانند یک بازی عادی کل بازیکنان تیم را کنترل کنید.

شاید بتوان گفت که استودیوی سازنده بیشترین تلاش خود را بر روی بخش چند نفره بازی انجام داده است. در قسمت آنلاین FIFA 15 با سه بخش مجزا روبرو هستیم. اولین بخش Seasons (فصل ها) نام دارد. در این بخش شما می توانید تیم خود را انتخاب کنید و به انجام بازی با تیم های هم رده خود بپردازید. سیستم Matchmaking در این قسمت به این صورت است که ابتدا در Division 10 حضور دارید. با بازی کردن و کسب امتیاز می توانید به Division های پایین تر برسید و از این رو حریفان شما سخت تر خواهند شد. اگر در اواسط از تیم خود خسته شدید می توانید آن را عوض کنید ولی باید در نظر داشته باشید که Division شما به 10 بر خواهد گشت و باز باید امتیاز جمع کنید. البته نگران نباشید، Divisionهای شما با هر تیم در سیستم آنلاین بازی ذخیره خواهد شد و هر بار می توانید به تیم یا تیم های قبلی برگردید و امتیازاتی که در گذشته با آنها جمع کرده اید را بیشتر کنید.

دومین بخش مربوط به بازی کردن به صورت آنلاین با دوستتان می شود. این قسمت نیز همانند قبل است و با Invite کردن دوست خود می توانید به بازی کردن بپردازید و انتخاب زمین و شرایط آب و هوایی تماماً در اختیار خودتان است.

آخرین بخش که شباهت زیادی به بخش اول دارد حالت Co-Op است که در FIFA 15 قرار داده شده است. با دوستان خود می توانید مثل بخش اول یک تیم را انتخاب کنید و از Division 5 شروع به بازی کنید، با این تفاوت که به جای انجام بازی های 1 در مقابل 1، بازی ها به صورت 2 در مقابل 2 و یا بیشتر می باشد.

از دیگر قسمت های زیبای بخش چند نفره FIFA 15 می توان به Virtual Club اشاره کرد. در این بخش بازیکن مورد نظر خود را در بخش شخصی سازی ایجاد می کنید، سپس دو راه برای بازی کردن پیش روی شما قرار دارد. اولین راه این است که با دوستانتان یک کلاب بسازید (با 5 نفر ظرفیت) و وارد بازی های تیمی 5 در مقابل 5 شوید، نحوه بازی کردن هم بدین صورت است که هر یک از هم تیمی هایتان می تواند یک پست برای بازی کردن انتخاب کند، بدین ترتیب در بازی 5 پست توسط شما و هم تیمی هایتان اداره می شود و ما بقی پست ها را هوش مصنوعی کنترل می کند. دومین راه بازی های انفرادیست. شاید نخواهید کلاب داشته باشید، مشکلی نیست، می توانید تنهایی به انجام بازی بپردازید، فقط باید در نظر داشته باشید که در این صورت می بایست سریعاً پست مورد نظر (پستی که بازیکنتان را مختص آن شخصی سازی کرده اید) را انتخاب کنید تا دیگر افرادی که به صورت انفرادی وارد شده اند نتوانند آن را انتخاب کنند. در محیط بازی هم اگر در پست دروازه بان یا سایر پست ها بودید می توانید دوربین بازی را به وسیله دکمه Select عوض کنید و محوریت را توپ بازی قرار دهید تا بتوانید بازی را به خوبی مشاهده کنید.

سیستم محبوب Ultimate Team نیز همانند قبل می باشد. با ورود به این بخش می توانید تمامی تیم هایی که توسط بازیکنان در سرتاسر جهان ساخته شده اند را مشاهده کنید و سپس تیم خود را ایجاد کنید. در این بخش یک تیم در اختیار شما قرار داده می شود که می توانید بازیکنان آن را انتخاب کنید (البته بازیکنان مطرحی نیستند)، سپس یک اسم برای تیمتان انتخاب کرده و وارد می شوید. در طول فصل می توانید با تیم خود بازی های آنلاین و آفلاین انجام دهید. با انجام بازی های متعدد و برد و تساوی در مقابل تیم ها پول دریافت می کنید که با استفاده از آن می توانید بازیکنان مختلفی را بر اساس یک دستمزد سالانه خریداری کنید. همچنین می توانید از بازیکنان سرشناس نظیر مسی یا رونالدو نیز برای تعدادی بازی محدود استفاده کنید. ناگفته نماند موقعی که وارد Team Management خود می شوید، ارتباط و هماهنگی بین بازیکنان را مشاهده خواهید کرد، برای مثال می توانید ببینید که مسی با رونالدو آیا ترکیب خوبی را در وسط زمین تشکیل می دهند یا خیر. هرچقدر ترکیب خود را بر پایه هماهنگی بچینید نتیجه بهتری را دریافت خواهید کرد. از دیگر قابلیت های این بخش امکان تمرین دادن و درمان آسیب دیدگی بازیکنان مصدوم می باشد، البته تنها با چند کلیک.

همچنین دارندگان Xbox 360 و Xbox One از یک بخش انحصاری بهره مند هستند و آن هم Ultimate Team Legend است. مزایای Ultimate Team Legend امکان استفاده از بازیکنان سرشناس قدیمی نظیر فیگو، زیدان، دنیس برکمپ و ... در تیمتان.

اما جدی ترین ایرادی که می توان از گیم پلی FIFA 15 گرفت مربوط به عوض کردن بازیکن تحت کنترل شما در برخی مواقع می شود، بیشتر به هنگام حمله، زیرا در بعضی مواقع به هنگام عوض شدن فلش بالای سر بازیکن تحت کنترل، بازیکن مد نظرتان بدون اینکه کاری انجام دهید به مسیر مخالف می رود و فضا را برای تیم مقابل آماده می کند. این مشکل شدیداً در حالت Co-op بازی نیز به چشم می خورد، حتی در بعضی مواقع بازیکن تحت کنترل شما و دوستتان با یکدیگر تعویض می شود و بازی از دستتان خارج خواهد شد! همچنین در طول بازی گاهی ممکن است بازیکنانتان با یکدیگر برخورد کنند که هرچند آرام است ولی هر دو به زمین می افتند و کمی زمان می برد تا بلند شوند.

احساسات فوتبالی

همگی میدانیم که سری FIFA به وسیله موتور Impact Engine یک انقلاب جدید در این سری بوجود آورد، قابلیت های جدیدی که به شما این اجازه را می داد تا با یک شبیه ساز فوتبال بهتر و هوشمندانه تر مواجه شوید. این روند در FIFA 12 اجرا شد و بازخورد بسیار خوبی داشت. این موتور همچنان برای نسخه کنسول های نسل قبلی این سری استفاده می شود و بهبودهایی بر روی آن صورت گرفته، اما با عرضه کنسول های نسل جدید، دست سازندگان این بازی برای ایجاد تحولی بزرگتر باز شد و آنها برای اولین بار موتور Ignite را برای نسخه Xbox One و PlayStation 4 بازی FIFA 14 طراحی کردند. حال سازندگان این سری با شناخت بیشتر نسبت به کنسول های نسل جدید، نسخه بهبود یافته و پیشرفته تر Ignite Engine را با تاکید بر احساسات فوتبال بکار گرفته اند. علاوه بر این باید به این نکته هم اشاره کرد که اینبار نسخه PC بازی FIFA 15 نیز با همین موتور و با کیفیتی مشابه نسخه کنسول های نسل جدید عرضه شده است.

در این نسخه شاهد این هستیم که هر 22 بازیکن زمین هر کدام حالت های خاصی را در زمان های متفاوت از خود نشان می دهند. برای مثال اگر مهاجم خود را نبینید و به او پاس ندهید، خواهید دید که وی عصبانی می شود و فریاد می زند و یا اگر بازیکنی درست دفاع نکند دروازه بان او را سرزنش خواهد کرد، همچنین ممکن است سایر بازیکنان نیز به سراغ او بروند و او را نصیحت کنند. از سویی دیگر  اگر دروازه بانتان عملکرد خوبی از خود نشان دهد دیگر بازیکنان او را تشویق خواهند کرد. لازم به ذکر است که این دست حرکات دارای تنوع بسیار بالایی می باشند، چرا که استودیوی سازنده بیشت از 600 واکنش احساسی جدید را به این نسخه اضافه کرده اند. همچنین می توانید به وسیله امتیازاتی که در طول مسابقات آنلاین و یا سایر بازی ها بدست می آورید انیمیشن های خوشحالی بیشتری را برای بازیکنان خریداری کنید.

قطعاً در یک مسابقه فوتبال بالا بردن آدرنالین خون بازیکنان مهم ترین نکته در طول بازیست. اما این آدرنالین از کجا بوجود می آید؟ قطعاً تماشاگران نقش بسزایی در این امر دارند. در FIFA 15 تشویق هواداران و شعارهایی که می دهند می تواند بر روی تیم شما و یا تیم حریفتان تاثیر گذار باشد. شک نکنید که اگر عملکرد خوبی داشته باشید آنها شما و تیمتان را تشویق خواهند کرد، در غیر این صورت منتظر واکنش آنها در مقابل ناکامیتان باشید! همچنین این شادی و ناراحتی بر روی افراد روی نیمکت و مربی تیم نیز دیده می شود و در طول بازی شاهد واکنش های مختلف آنها در مقابل اتفاقات بازی خواهید بود.

در FIFA 15 طراحی چهره بازیکنان نیز به خوبی صورت گرفته است و حالات متفاوت چهره آنها در لحظات مختلف به خوبی نشان داده می شود؛ این مسئله در مورد داوران و کمک داوران بازی نیز صادق است، به علاوه اینکه در هر لیگ از داوران مطرح همان لیگ استفاده شده است. همچنین طراحی تماشاگران نیز همانند قبل عالی به نظر می رسد و اینبار به سختی می توان در آنها چهره های تکراری پیدا کرد.

از دیگر نقاط قوت بخش گرافیک بازی می توان به طراحی عالی استادیوم های مختلف اشاره کرد. اما بخشی که شدیداً مرا شگفت زده کرد طراحی چمن های بازیست، هنگامی که تکل می کنید و یا شوت می زنید در صحنه آهسته ای که پس از حرکت شما نشان داده می شود به خوبی چمن هایی که از روی زمین کنده می شوند را مشاهده خواهید کرد. طراحی آب و هوای مختلف بازی نیز به خوبی انجام شده است. در هوای برفی زمین به خوبی پوشیده از برف می شود  و دید شما را برای بازی کردن به شکل واقع گرایانه ای سخت می کند. همچنین در هوای بارانی آثار خیس شدن بازیکنان را به خوبی مشاهده خواهید کرد.

شاید تنها ایرادی که می توان از گرافیک بازی گرفت مربوط به بعضی از باگ ها نظیر داخل شدن بدن بازیکنان به هنگم برخورد با یکدیگر باشد.

موزیک و صداگذاری بازی نیز عالی کار شده است. همانطور که پیش از این نیز اشاره شد در طول بازی مدام صدای تماشاگران را خواهید شنید که پشت سر هم تیم خود را تشویق می کنند و واکنش های احساسی درست و به موقعی را در لحظات مختلف بازی از خود نشان می دهند. همچنین مفسران بازی نیز از دیالوگ های جالبی استفاده می کنند و در مورد بازیکنان مختلف نکات مفیدی را ارائه می دهند. در منوهای بازی هم از موسیقی های خوب و نشاط آوری استفاده شده است.

در آخر باید گفت که FIFA 15 گامی بزرگ در این سری محسوب می شود و پتانسیل آن را دارد که بار دیگر برتری خود را نسبت به رقیبش قدیمی اش حفظ کند. البته هنوز PES 2015 عرضه نشده و باید صبر کرد تا دید Konami با تغییر و تحولاتی که در تیم سازنده این بازی بوجود آورده و پیشرفت هایی که تدارک دیده آیا می تواند تهدیدی جدی برای FIFA محسوب شود یا خیر؟ با توجه به عملکرد خوب EA در FIFA 15 مطمئناً Konami کار سختی را پیش رو خواهد داشت.

---

---

---

جنگ های صلیبی11

سال ۲۰۰۲ بود که شرکت Firefly بازی به یاد ماندنی و بسیار زیبا Stronghold Crusader را برای کامپیوتر های شخصی روانه بازار کرد. این بازی خیلی سریع جای خود را در دل هواداران باز کرد و تبدیل به یکی از شیرین ترین خاطرات گذشته اکثر بازیکنان و طرفداران سبک استراتژیک شد.
اکنون بعد از گذشت ۱۲ سال، شرکت سازنده نسخه دوم این بازی را منتشر کرده تا مجدد خاطرات خوب گذشته بازیکنان از این عنوان زنده شود. اما آیا این عنوان به اندازه نسخه اولیه خود، قوی ظاهر شده است؟

Stronghold Crusader II

نام بازی: Stronghold Crusader II
سازنده: Firefly Studio
ناشر: Firefly Studio
موتور: Vision
پلتفرم ها: PC
سبک: Real-Time Strategy
زمان انتشار: September 23, 2014

قرون وسطی از همینجا شروع می شود

زمان خیلی زود می گذرد، در یک چشم به هم زدن فرصت های زیادی را از دست می دهیم. اما وقتی به خاطرات گذشته خود نگاه می کنیم و مروری بر لحظات شیرینمان داریم، پیش خودمان قطعا خواهیم گفت که چه زود گذشت!
انگار همین دیروز بود که ریچارد شیردل پیام جنگ به ما می داد و آماده حمله می شد. همین دیروز بود که رت با نیزه دار های خود روانه خانه و زندگی روستاییان می شد و آنها را می کشت.
چقدر زود ۱۲ سال از آن دوران شیرین نسخه اول جنگهای صلیبی گذشت. نسخه ای که دیگر تکرار نشد. حتی با عنوان هایی با نام جنگهای صلیبی ۲ و ۳٫
اما اکنون فرزند جدید این سری آمده تا مجدد دل هواداران را با خود همراه کند. اما جای سوال پیش می آید که آیا این عنوان به اندازه شماره اول این سری، قوی خواهد بود؟

در بازی بازهم مانند نسخه اول ما شاهد خلیفه، ریچارد شیردل، رت، ولف، صلاح الدین و سلطان هستیم. یک نژاد جدید هم به نام برده ها به بازی اضافه شده است.
مانند نسخه اول، بازی دارای ۲ حالت می باشد، اولین بخش، همان بخش داستانی بازی است که به روایت سه داستان مختلف پرداخته است.
بخش اول آماده سازی. بخش دوم نبرد های ریچارد شیردل. بخش سوم نبرد های صلاح الدین.

حالت بعدی بازی همان Skirmish یا بازی معمولی و جدا از بخش داستانی می باشد که بازیکنان می توانند از بین ۸ فرمانده یا نژاد مختلف، دشمنان و یاران خود را چیده و به نبرد بپردازند. این حالت دارای تعداد زیادی نقشه می باشد که از حالت تک به تک تا چهار به چهار را می تواند پشتیبانی کند.
البته منظور از تک به تک یا چهار به چهار این نیست که حتما به این صورت باید بازی کنید.
منظور این است که برخی نقشه ها امکان وجود ۲ قلعه، برخی ۴ قلعه، برخی ۶ قلعه و برخی نیز امکان وجود ۸ قلعه را در بازی می دهند و به این صورت می توان یار کشی و سپس اقدام به شروع بازی کرد!

سیستم های تعبیه شده در بازی کمی رنج و سختی پادشاهان گذشته را برای ما زنده می کند. البته در وسعت توتال وار نبوده ولی سیستم جالبی است. شما در بازی می توانید مقدار مالیات و جیره غذایی قلعه خود را تعیین کنید.
همچنین می توانید اقدام به تولید چوب، آهن، سنگ، قیر، پنیر، سیب، گوشت و تجهیزات نظامی کنید و با ساخت بازار، اقدام به فروش آنها کنید و یا اینکه از فروش صرف نظر کرده و از آنها استفاده کنید.
برای ساختن ساختمان هایی برای تولید سنگ، آهن، قیر و ساختمان های تولید غذا، نیاز است تا آنها را در جای مخصوص خودشان قرار دهید.
در بازی معادن سنگی وجود دارد که شما می توانید کارگاه های سنگبری خود را آنها قرار داده و با گاو آهن، سنگ های تولیدی را به انبار خود منتقل کنید. همچنین معادن آهن وجود دارد که با ساخت کارگاه آهن در آنجا، کارگران آهن تولیدی را به انبار شما منتقل می کنند. در بازی گودال های قیر نیز وجود دارد که می توانید کارگاهی برای برداشت قیر و انتقال آن به انبار خود بسازید.
برای تولید پنیر و سیب و مواد غذایی، باید ساختمان آن را در میان چمن زار های بازی بسازید.

رهبر برده ها

همچنین همیشه راه مذاکره با دیگران باز بوده و خبری از ۱+۵ و تحریم نمی باشد! شما می توانید در هر لحظه با دوستان و دشمنان خود وارد مذاکره شده و بر سر صلح و جنگ و یا مبادله کالا مذاکره کنید.
هر کدام از نژاد های بازی به گونه ای به درخواست شما پاسخ می دهند. مثلا اعراب تحت هیچ شرایطی حاضر به مذاکره نبوده و تقریبا به اکثر درخواست های شما پاسخ رد می دهند. در مقابل ریچارد را داریم که اکثرا با شما با روی باز استقبال می کند اما اگر از او درخواست آهن کنید بسیار خشمگین می شود!

سیستم بعدی که در بازی استفاده شده است، میزان محبوبیت شما می باشد. میزان مالیات و جیره غذایی برروی میزان محبوبیت شما تاثیر دارد. هرچه میزان جیره غذایی بیشتر باشد و میزان مالیات پایین تر، شما محبوب تر خواهید بود.
اگر هم محبوبیت شما کم شود، شورشی در کار نخواهد بود و فقط مردم شما دهکده شما را ترک می کنند.
برخی خانه های روستایی در بازی وجود دارد که اگر شما آنها را بسازید، مقدار افراد دهکده شما افزایش می یابد و شما می توانید توسعه قلعه خود را با کمک آنها انجام دهید.
اگر از افراد خود در کارهای عمرانی استفاده کنید، آنها تمام شده و شما مجدد باید خانه سازی کنید تا تعداد افراد بیکار برای شما بالا رود و از آنها استفاده کنید. اما اگر آنها را تبدیل به سرباز کنید، مجدد جای آنها افراد بیکار دیگری خواهند آمد و نیاز به ساخت مجدد خانه نمی باشد.
این افراد بیکار جلوی ساختمان اصلی قلعه دور یک آتش حلقه می زنند و منتظر دستورات شما می شوند.
برای پیروزی بر هر قلعه نیز، نیاز می باشد تا فرمانده اصلی را بکشید.

رشته معماری اینجا به کار خواهد آمد!

زاویه دوربین و حالتی که از بازی به نمایش در می آید بعد از نسخه یک اصلا جالب نبوده است. زاویه دوربین و میزان بزرگی اجسام در نسخه یک بهترین در نوع خود بوده است. بعد از آن همه سال و انتقاد ها و پیشنهادات بازیکنان، باز هم نمی دانم چرا سازنده همان حالت نسخه یک را برای بازی در نظر نگرفته است.
متاسفانه طراحی های بازی جالب نمی باشد. کیفیت ها نسبت به نسخه اولیه پایین تر می باشد و با اختلاف ۱۲ سال، می توان هنوز هم نسخه اول بازی را برتر دانست.
شاید از نظر سازندگان این حالت بهتر باشد اما از نظر اکثر بازیکنان، زاویه دوربین و طراحی های نسخه اول از هر لحاظ قوی تر بوده است.
من قضاوت را به عهده خودتان می گذارم.

نسخه اول بازی

نسخه دوم بازی

تعداد انیمیشن های بازی بسیار زیاد می باشد. باز هم مثل گذشته از سوی دوستان و دشمنان، برای شما پیام های مختلفی می آید و یک انیمیشن در پایین سمت راست صفحه برای شما اجرا می شود. البته خوب فکر کنم نسخه فارسی دارینوس اگر وارد بازار شود، جذابیت دو چندان خواهد شد.

طراحی ساختمان ها و خانه ها نیر به همین شکل، هر چقدر هم طراحی ها زیبا و ناب باشد، به دلیل زاویه بدی که دوربین دارد، نمی توان به خوبی آنها را مشاهده کرد و از آن لذت برد.
ولی خوب نمی توان از تلاش سازندگان چشم پوشی کرد. طراحی های زیبایی در بازی ایجاد شده و نقشه ها از جزئیات بالایی برخوردار هستند.

یکی ویژگی های جالب بازی جنگ های صلیبی، همیشه بخش چند نفره آن بوده. حال چه آفلاین و چه آنلاین آن بسیار زیبا و جالب توجه می باشد. وقتی شما به همراه دوستان خود به رقابت می پردازید، آن موقع است که طعم واقعی نبرد را چشیده و سختی جنگ را درک خواهید کرد. در این عنوان نیز شما هم به صورت آفلاین یا همان Lan و هم به صورت آنلاین می توانید به صورت چند نفره بازی را تجربه کنید.

در سری جنگ های صلیبی، همیشه همه افراد دارای صدا و دیالوگ بوده و هستند. وقتی ریچارد به شما پیامی می دهد، انیمیشن او در پایین صفحه اجرا شده و صدای او نیز پخش می شود. دیالوگ های بازی همیشه زیبا و ماندگار بوده است.

قلعه ای در حال سقوط را مشاهده می کنید

موسیقی متن بازی که جای ویژه خود را دارد. همیشه موسیقی های قرون وسطی ای بازی، جذابیت ویژه به بازی می دهد. هماهنگی این موسیقی های متن با اتمسفر بازی بسیار بالا است.
صدای شمشیر ها و زره های بازی نیز به خوبی کار شده اند. حتی وقتی آهنگر بازی در حال ساخت شمشیر برای اسلحه خانه می باشد، صدای چکش های او به خوبی شنیده می شود.
صدای تیر و کمان نیز در بازی به دو صورت می باشد، تیر کمان های آتشین صدایی متفاوت با تیر کمان های معمولی دارند.

در بخش موسیقی و صدا های بازی این عنوان بسیار قوی بوده و نمی توان از آن ایرادی گرفت چراکه سازندگان برای این بخش وسواس بسیار بالایی به خرج می دهند.

شمشیر های کشیده شده و سر های بریده

این عنوان نتوانست خاطرات نسخه یک را زنده کند و باز هم می توان گفت نسخه اول این سری بهترین آن می باشد. اما این عنوان نیز در نوع خود خوب بوده و می تواند بسیار شما را سرگرم کند. البته جدا از بخش داستانی، بخش چند نفره آن بسیار لذت بخش بوده و بسیار جذاب خواهد بود تکرار هرچه بیشتر آن.
کاشکی سازندگان همان اصول ساخت نسخه یک را در این بازی رعایت می کردند اما این تصمیم آنها بوده که از سیستمی جدید برای بازی خود استفاده کنند و خوب این بازی از نظر نمره موفق بوده و عنوانی در خور می باشد.

---

---

---

جی تی ا ای وی

نقد و بررسی بازی gta iv

مقدمه:

سری بازی های GTA طرفداران بسیاری در سطح جهان دارند کم تر کسی وجود دارد که تا بحال نام این بازی را نشنیده باشد حتما اگر زیاد با دنیای گیم سر کار نداشته باشد! تا بحال نسخه های مختلفی از این بازی وارد بازار شده اند که اصلی ترین آنها GTA IV بود این نسخه واقعاً بسیار عالی ساخته شده بود مجلات و سایت های خارجی زیادی از این عنوان تعریف های فراوانی کرده اند بعد از انتشار این بازی مدتی بعد DLC برای بازی ساخته شد که فقط از طریق Xbox Live قابل دانلود بود ، استودیوی بازی سازی Rock star North برای ساخت این بازی با مایکروسافت قرار دادی بسته بود به همین دلیل برای دسترسی به DLC قبلی حتما باید از XBL دانلود میکردید ولی بعد ها DLC دیگری هم ( The *** of ***) نام دارد منتشر شد به همین دلیل هم DLC های GTA IV به PS3 هم راه پیدا کردند ولی بعد از مدتی برای فروش بیشتر و عمل کردن به وعده های طرفداران تصمیم گرفته شد اپیزود جدیدی از بازی GTA IV که هر دو DLC در آن هستند با نام Grand Theft Auto Episodes From Liberty City را منتشر کنند این بازی کامپیوتر و اکس باکس ۳۶۰ است.

باز گشته با هیجانی جدیدتر!

مدت کمی از انتشار بازی Grand Theft Auto Episodes From Liberty City میگذرد دقیقا همان زمانی که در پیشنمایش وعده ی آن را داده بودیم! GTAEFLC این بار آمده تنها برای بازیکنان خود! همیشه دوست داشتیم سری GTA کامل تر شود و همین اتفاق هم در این اپیزود جدید افتاده است ، Rock star North سارنده ی مشهور سری بازی های GTA با تیم قدیمی خود نسخه ی تکمیل کننده ی GTA IV را ساخته اند ادامه ای که با حال هوای خاصی شروع میشود شاید برای شما عجیب باشد ولی باید متوجه شوید دنیای جی تی ای میخواهد رنگ تازه ای را به شما نشان دهد دیگر تاریکی بس است! دنیای جی تی ای تغییر کرده است حال میخواهد به بازیکن خود لذت بیشتری بدهد و این لذت را سازندگان در چیزهای بسیار جالبی GTAEFLC دارد میتوانید متوجه شوید ، با اینکه DLC The Lost and Damned زیاد به آن صورت خوب نبود ولی سازندگان این مسئله را جراب کردند Lost and Damned تنها در داستان عالی بود ولی از نظر امکانات تا حد بسیار زیادی ضعیف عمل کرده است ، شرکت R* خواسته تا در آخرین اپیزود خود خاطره ی فراموش نشدنی ای را برای بازیکن به وجود آورد GTA که ما مدت ها پیش انتظار آن را داشتیم ساخته شد! در ادامه ی مطلب با ما همراه باشید...

چه بر سر قربانی جدید GTA خواهد آمد؟!

 

بعد از اینکه GTA IV تمام شد در شهر آن چه میکردید؟! آیا تنها با وسایل نقلیه ای که در بازی وجود داشت در شهر دور میزنید؟! درست است که بازی مثل GTA هیچ وقت شما را خسته نخواهد کرد ولی یک روز خسته کننده میشود! ولی دیگر نگران نباشید چرا که GTAEFLC از هر نظر مشکل شما را حل کرده است وقت آن رسیده تا یک GTA بسیار جالب و با امکانات بیشتر طرف باشید سازندگان خواسته تا تنوع های بسیار زیادی را در بازی به وجود بیاورند اگر از هر نظر به بازی نگاه کنید متوجه میشوید تغییراتی در آن انجام شده است . باز هم همه چیز در شهر تاریخی GTA یعنی Liberty City اتفاق میافتد دیگر نیکو و جانی نیستند! این بار با شخصیت دیگری طرف هستیم که جانی نام دارد! شاید شخصیت هایی که در سری های GTA وجود داشتند بیشتر آنها از یک فرد بد بخت و بی چیز به مقام های بالایی رسیدند این باری بحث رسیدن گدا به پولدار نیست! اگر شخصیت هایی همانند تامی ، کارال سی جی و ... را به یاد داشته باشید همه ی اینها با دست پر از سری جی تی ای رفتند! ولی GTAEFLC دیگر نیمخواهد باز هم همین موضوع را به بازیکن خود تحمیل کند ، این بار در این اپیزود با شخصیت جدیدی به نام تونی طرف هستیم تونی با همه ی شخصیت هایی که در GTA وجود داشتند فرق دارد تونی به دنبال پول نیست او یکی از ثروتمندان شهر است که پدرش رئیس یکی از باند های مافیایی شهر است او و پدرش چندین کلوپ را اداره میکنند ، تونی یکی از بچه های مایه دار شهر است و همیشه دوست دارد در پارتی ها و مکان های مختلف شهر! خوش گذارانی کند مسلما یک جوان پولدار بهترین کاری که انجام میدهد خوش گذارانی است البته تونی کمی جسور تر از این حرف ها است و تا حدودی در کارهای خانواده ی قدرتمند خود که پدرش در باند مافیایی است دخالت میکند تونی بسیار جسور است و برای همین هم زیاد ترسو نیست نمیشود گفت به اندازه ی نیکو با جرات است ولی قدری هست که بتواند چندین نفر را بکشد! تونی ناگهان وارد داستان بسیار خطرناکی میشود باند های مافیایی دیگر قصد توطئه بر علیه خانواده ی تونی را دارند و چندین باز آنها را مورد سوء قصد قرار دادند برای همین هم تونی به فکر انتقام است او میخواهد با کمک باند خود حساب دشمنانش را برسد این تنها پایان ماجرا در این دنیای بی رحم GTA نخواهد بود .

 

 

 

داستان The Lost and Damned از شخصیتی بسیار خشن به نام جانی شورع میشود تنها عشق او متور سواری است برای همین هم به پیشنهاد یکی از دوستانش وارد یکی از گروه های متور سواری شهر که خلافکار هستند میشود بعد از ملاقات با رئیس آنها و انجام چنیدن کار وارد گروه Lost میشود ، رئیس این گروه بسیار بی رحم است او معتقد است اگر کسی از دستورات گروه و قانون آن سرپیچی کند باید سریع مجازات شود ، آیا جان دوست دارد در این گروه بماند؟ چه راهی پیش پای اوست! این تنها بخشی از داستان بسیار جالب TLAD است چرا که گروه های زیاد در بازی قرار دارند که دشمن شما هستند و قصد نا بودی گروه Lost را دارند ولی این بخش کوچکی از مشکل شما خواهد بود چرا که جانی بد ها با خود گروه هم مشکل پیدا میکند در DLC TLAD نیکو هم نقش دارد البته او تنها در یکی از مراحل بازی با شما خواهد بود ولی وجود او بازی را جذاب تر میکند . این دو DLC در کنار یک دیگر جمع شده اند تا Grand Theft Auto Episodes From Liberty City را تشکیل میدهند ولی سازندگان روی این Episodes بسیار عالی کار کرده اند واقعا این همان چیزی است که انتظار آن را میکشیدیم . هر دو بازی واقعاً با امکانات بسیار زیادی که دارند عالی هستند و میتواند بعد از تمام شدن بازی هم بازیکنان را بسیار سرگرم کند , با امکانات بسیار متنوعی که در بازی قرار دارد کم تر کسی را خسته میکند ، البته فکر نمیکنم در سری قبل از GTA IV خسته شده باشید چرا که اگر این نوع بازی ها را هر چقدر هم بازی کنیم باز هم خسته کننده نیستند ، در GTAEFLC سازندگان از یک شور حس خاصی در شهر LC استفاده کرده جزئیات بازی چندین برابر بیشتر شده است ، تمامی کمبود هایی که در GTA IV بود تا حدود بسیار خوبی بر طرف شد اینجاست که معنی واقعی GTA را خواهید فهمید.

گیم پلی:

 

مسلما با گیم پلی اصلی GTA آشنا هستید ، پس دیگر لازم نیست وقت آن بریم از جزئیات و امکانات جدید بازی صحبت میکنیم ، شهر شلوغ تر شده است ، بازیکن میتواند از اتومبیل های بسیار جالب و امکانات خاصی استفاده کند ، یکی از سازندگان بازی گفت با اتومبیل هایی که در GTA Vice City بود هم استفاده کرده ایم ، اتومبیل های بازی بسیار زیاد هستند و تنوعی عظیمی در GTA به وجود آورده ، ماموریت های بسیار جالب و یک بخش داستانی زیبایی در بازی قرار دارد اگر دوست دارید بار دیگر مراحل به یاد ماندنی را انجام دهید دیگر نگران باشید چرا که در GTAEFLC قسمتی وجود دارد که بازیکن میتواند تمامی مراحلی که انجام داده است را باری دیگر انتخواب کند ، بخش داستانی که در بازی قرار دارد بسیار جالب است و یک ماجرای زیبا را دنبال میکند ، مردم شهر Liberty City عوض شده اند با شخصیت های جالبی روبرو هستیم که از نظر هوش مصنوعی هم عالی هستند ، وقتی به جاده های شهر میرویم ترک های جدید ایجاد شده است که همانند تپه چاله هستند البته این را فقط در مکان های قدیمی شهر میتوانید مشاهده کنید.

 

 

اسم خیابان ها زیادفرقی نکرده اند به جزء چندین خیابان که نام آنها عوض شده است ، این بار بازیکن احساس خواهد کرد با یک جی تی ای جدید طرف است ، در مورد امکانات باز باید گفت یکی از جالب ترین آنها چتر نجات است (یاد GTA Sanadreas ( بخیر! شما میتوانید همانند جی تی ای قبلی از چتر نجات استفاده کنید هر طور که دل تان میخواهد از ساختمان های بزرگ و یا هلیکوپتر ها بپرید واقعاً لذت بی نظیری دارد ، سلاح های بازی تغییر کرده اند و بیشتر سلاح های مدرن در بازی اضافه شده اند! اتومبیل های زیادی در GTAEFLC قرار دارد که تجربه کرده هر یک از انها بسیار هیجان انگیز است ، سلاح هایی همچون (Pistol .44 . ÁMT Automag ، Explosive Shotgun ، Gold SMG . Uzi SMG ، FN P90 ، M249 SAW ، DSR-1 ) بهترین سلاح های بازی به حساب می آیند البته سلاح های بسیاری هم وجود دارد ... وسایل نقلیه محتلفی در بازی اضافه شده است از جدید ترین اتومبیل ها گرفته تا قدیمی ترین آنها ... در مورد هلیکوپتر ها هم باید گفت چندین نوع در بازی اضافه شده اند که یکی از جالب ترین آنها هلیکوپتر جنگی است که موشک و تیر هم میزند تصویر آن را میتواند در این نقد و بررسی مشاهده نمایید ، نوع دیگر یک نوع هلیکوپتر باری بسیار سنگین است وقتی منفجرش کنید انفجار محیبی رخ میدهد ! از متور سیکلت ها هم باید گفت (Bati Custom ، Hakuchou ، Double T ، و ... ) جالب ترین متور سیکلت های بازی هستند ، یکی دیگر از قابلیت هایی که در سریع جدید اضافه شده است متصل کردن توربو به اتومبیل است!! سازندگان بسیار عالی بر روی بخش های جزئیاتی گیم پلی بازی کار کرده اند ؛ هوش مصنوعی بازی از سری قبل هم پیشرفته تر شده است یا اگر هم پیشفرته نشده ولی مردم از خود حرکات جدیدی بروز میدهند که بسیار جالب هستند ...

گرافیک:

 

گرافیک بازی شاهد پیشرفت های فراوانی بوده است شاهد به سادگی نتوان متوجه ی این همه پیشرفت در بازی شد ولی اگر کمی بازی را انجام دهید و در آن به سیر سفر به پردازیم متوجه میشویم سازندگان بار دیگر دستی به سر روی گرافیک بازی کشیده اند ، در GTA IV هم واقعاً گرافیک بازی بی نظیر بود و مشکلی خاصی در آن دیده نمیشود ولی GTAEFLC از این نظر پیشرفت های بسیار خوبی کرده است یکی از مسائلی که میتواند ذهن هر بازیکن را نسبت به خود مشغول کند گرافیک بازی است ، مسلما این موضوع برای ما اهمیت فراوانی دارد و بسیاری بازیها را با خوب و یا بد بودن گرافیکشان در مورد آنها نظر میدهند ، اگر راستش را بخواهید گرافیک GTAEFLC به آن صورت تغییر نکرده است فقط سازندگان جزئیلت بسیار کوچکی را به بازی اضافه کرده اند مثلا طراحی شخصیت ها کمی بهتر شده به خصوص مردم شهر از تنوع بیشتری بر خوردار هستند ، این بازی شهر شلوغ تر از قبل به نظر میرسد ، اتومبیل های جدیدی که وارد بازی شده است از نظر طراحی و افجکت های گرافیکی حرف اول را میزنند ، دور نمای بازی بسیار عالی تر از قبل شده اند ، سازندگان این بازی بیشتر به ساختمان های بازی توجه کرده اند چرا که شما دیگر در آسمان شهر Liberty City هم کار دارید! ولی به چتر به پایین میپرید میتوانید بهتر شدن دورنما و کیفیت فاصله ی شما را زمین را مشاهده کنید ، چهره ها و مردم شهر بسیار جذاب تر از قبل به نظر میرسند باید خود بازی را امتحان کنید تا متوجه ی منظورمان شوید.

فیزیک:

 

اگر با فیزیک GTA IV آشنا باشید حرف ما را بهتر درک میکنید ، حرف خاصی نمیشود از فیزیک بازی زد چون همانند قبل است و اصلا هم لازم به تغییر کردن نبود شاید انتظاراتی از پیشرفت بخش های فیزیک بازی داشتیم ولی سازندگان دست کوچکی هم بر روی این قسمت کشیدن احساس میکنیم با فیزیک بهتری نسبت به قبل طرف هستیم البته شاید این یک حدس باشد ولی وقتی بازی را انجام میدهیم متوجه میشویم فیزیک کمی بهتر شده است مثلا جای گلوله ها به شکل زیبا تری بر روی بدن باقی میماند و یا تصادفات شدید تر هستند حتی اتومبیل ها در مقابل کوچکترین تصادفات عکس العمل نشان میدهند ... حتی دیده میشود زمان باقی ماندن اتومبیل های منجر شدن بسیار عالی تر شده ... واقعاً در سری قبل ما با بهترین فیزیک در سری GTA روبرو بودیم و این طور میتوان گفت اصلا این قسمت لازم به دست زدن دوباره نبود اما سازندگان بار دیگر دست کوچکی روی آن کشیدند این موضوع بار دیگر میتواند هیجان بسیار زیادی به بازی ببخشد . در GTA IV در پلتفورم Xbox360 مشکلات بسیار کوچکی در زمینه ی نور پردازی وجود داشت اما در سری جدید این مشکلات تا حد بسیار زیادی حل شده اند مثلا احساس میکنیم شهر از نورپردازی واقعی تر برخوردار است ، مثلا در غروب شهر حال هوای بسیار جالب دیدنی پیدا میکند ، سازندگان بسیار عالی بر روی این بخش کار کرده اند ، مثلا انعکاس نور در بعضی از مکان هایی که باید لازم باشد بیشتر شده است ، ولی مشکلات بسیار کوچکی دیده میشوند ... نور پردازی بازی بار دیگر توسط سازندگان ترمیم شده است به خصوص بخش های مثل سایه زنی و shield های بازی کامل تر شده اند .

توجه :

1 در پلتفورم Xbox360 حتما توصیه میکنم برای زود تر آپ شدن ابجکت های گرافیکی بازی را بر روی هارد کنسول خود Install کنید .

2بازی GTA IV به خاطر متور گرافیکی خود بسیار حساس است پس مراقب باشید دیسک آن خش نیفتد چرا که ممکن است بعض از افکت های گرافیکی دیر آپ شوند ممکن است تا بحال این مشکل برای شما پیش آمده باشد!

در GTA IV در پلتفورم Xbox360 مشکلات بسیار کوچکی در زمینه ی نور پردازی وجود داشت اما در سری جدید این مشکلات تا حد بسیار زیادی حل شده اند مثلا احساس میکنیم شهر از نورپردازی واقعی تر برخوردار است ، مثلا در غروب شهر حال هوای بسیار جالب دیدنی پیدا میکند ، سازندگان بسیار عالی بر روی این بخش کار کرده اند ، مثلا انعکاس نور در بعضی از مکان هایی که باید لازم باشد بیشتر شده است ، ولی مشکلات بسیار کوچکی دیده میشوند ... نور پردازی بازی بار دیگر توسط سازندگان ترمیم شده است به خصوص بخش های مثل سایه زنی و shield های بازی ،

صدا گذاری :

در سری قبل هم صدا گذاری بازی مشکلی نداشت ، تیم صداگذاری بازی بار دیگر صداگذاری بازی را ساخت ولی به گفته ی یکی از سازندگان بازی بخش هایی که لازم به تغییراتی در آنها نبودند تغییر نکردن ولی تعداد بسیار زیادی افکت های صوتی در بازی اضافه شد ، صدای متور و اتومبیل ها واقعاً عالی هستند به خصوص زمانی که گاز میدهد بودن شک صداگذاری بازی هیچ مشکلی ندارد ، افکت های صوتی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند ، کیفیت دیالوگ ها در بازی بیشتر شده است به خصوص وقتی که پای در شهر میگذارید صدای جمعیت را میشنوید ، سازندگان بار دیگر دست بسیار قدرتمندی بر سر صداگذاری بازی کشیده اند به جرات میتوان گفت بار دیگر بخش صداگذاری بازی عالی تر از قبل شده است ، سازندگان با دقت بر روی تمامی جزئیات بازی توجه کرده اند ، موسیقی های بازی بسیار زیبا است ، شما میتواند کانال های مختلفی را در رادیوی اتومبیل خود بشنوید واقعاً پیشرفته تر از قبل شده اند ... یکی از نکاتی که بیشتر توجه ی شما را به بازی جذاب خواهد کرد کیفیت بسیار عالی در دیالوگ های بازی است ، از صدا های متنوعی برای مردن شهر استفاده شده است ، راننده تاکسی ها وقتی تصادف میکند فحش میدهد و یا در زیر چراغ قرمز جو بسیار عالی به وجود می آید حتما باید خود تجربه ی آن را کرده باشید! صدا گذاری بازی برای این جذاب شده است چرا که در GTAEFLC ما با شهر شلوغ تر و جزئیات بیشتری طرف هستیم ، این قسمت واقعا شاهکاری پیش نیست.

نتیجه : اگر یکی از دوستاران بازی GTA هستید به شما پیشنهاد میکنیم که حتما این بازی بسیار زیبا را تهیه کنید! بهتر است بدون هیچ مقدمه ای این حرف را بزنیم! سازندگان واقعاً بسیار عالی بر روی تمامی جزئیات بازی کار کرده اند ، Rock star North همانند ساخت یک GTA جدید بر روی Grand Theft Auto Episodes From Liberty City کار کرده است ، سری قبل (GTA IV) واقعاً یک شاهکار پیش نبود ولی در قسمت جدید سازندگان سعی کرده اند دیگر دنیای تاریک سری قبل را فراموش کنند و یک حال هوای دیگری را در بازی به وجود بیاورند مطمئنا GTAEFLC آنقدر تغییر کرده است که اگر 100 ساعت GTA IV بازی کردید ولی باز هم احساس میکنید در جی تی ای جدیدی قرار دارید که میخواهد بار دیگر قدرت خود را به همه نشان دهد ، باز هم میگوییم این بازی واقعاً به صورت قطعی ارزش خریدن را دارد و ما به شما پیشنهاد میکنیم حتما این بازی را خریداری نمایید .(من خودم دارم اگه خواستید بهتون می دم)

---

---

---

روم زیبا نیست

عنوان Ryse: Son of Rome همراه با Xbox one عرضه شد و هنوز هم به عنوان سر قفلی Xbox one شناخته میشود و همچنین از اولین نسل هشتمی… هایی بود که در خور نسل هشتم بود {البته فقط گرافیکش}, سازندگان این بازی از همان اول بر انحصاری بودن این عنوان تاکید بسیار داشتند اما با توجه به فروش کم و همچنین اصرار PC بازان برای عرضه این بازی سازندگان آن تصمیم گرفتند تا این عنوان را هم برای pc عرضه کنند و بلاخره ۴ روز قبل بود که این عنوان برای Pc منتشر شد.

• داستان

امپراتوری رم جایگاهی برای خلق داستان های حماسی بسیار زیبا است. اما نویسندگان Ryse با این قضیه اشنایی نداشته اند و در نوشتن داستانی زیبا برای این بازی بسیار کم کاری کرده اند. داستان بازی از آخر اغاز میشود . زمانی که  بسیار ضعیف شده  در راستای سقوط توسط بربر هاست و زیر آتش دشمن در حال سوختن است و همه این اتفاقات تقصیر امپراتوری ترسو و بی لیاقت است ,حالا نوبت پیدا شدن یک قهرمان به نام Marius Titus است تا بتواند به این اوضاع پایان دهد . ژنرال Marius در ابتدای داستان به سوی قصر امپراتور میرود تا از او محافظت کند و اورا به پناهگاهی امن ببرد و در این بین هم شروع به گفتن داستان زندگی اش به امپراتور میکند و داستان بازی به عقب بر میگردد , به جایی که بربر ها به خانواده ژنرال حمله کرده و آن هارا میکشند و ژنرال هم به دنبال لذت انتقام میرود تا آن را تجربه کند.

داستان بازی بسیار ساده و کلیشه ایست و این را هم میتوان تقصیر تخیلی بودن داستان دانست , شاید اگر نویسندگان بازی از یک داستان واقعی الهام میگرفتند داستان بسیار جذاب تری را تجربه میکردیم.

• گرافیک

بی شک بهترین قسمت این بازی گرافیک آن است ,گرافیکی بسیار زیبا که میتوان از آن نهایت لذت را برد . از Crytek هم نمیشود چیزی غیر از این انتظار داشت .

طراحی چهره ها بسیار خوب است , کیفیت بافت ها بسیار بالاست , نور پردازی بسیار زیباست و همچنین کیفیت خون که بی نظیر است, صحنه های سینماتیک آن بسیار زیبا و طبیعی است , رم بسیار با دقت طراحی شده است و مناظر طبیعی مانند درخت ها و رود خانه ها بسیار چشم نواز اند. اما مشکلاتی همانند  کمبود تنوع دشمنان وجود دارد که میتوان از آن ها صرف نظر کرد.گرافیک نسخه Pc نسبت به Xbox پیشرفت اندکی داشته است و نکته بسیار جالب هم این است که این بازی یک پورت شده ناقص مثل بسیاری از بازی های دیگر که برای pc منتشر میشوند و از مشکلات بسیار رنج میبرند نیست بلکه یک عنوان بازسازی شده و بهینه سازی شده است و تقریبا شاهد هیچ افت فریمی یا مشکل گرافیکی در این بازی نبوده ام . به طور کلی گرافیک این عنوان شایسته نسل هشتم است و همچنین بهترین بخش این بازی.

• گیم پلی

درگریری های تن به تن مهم ترین عنصر در این گونه بازی هاست و سازندگان این بازی هم این را فراموش نکرده اند شما میتوانید به روش های مختلف دشمن خود را از بین ببرید و در آخر کار هم از صحنه آهسته آن لذت ببرید اما متاسفانه شما فقط باید جلو بروید و بکشید . گیم پلی بازی در بیشتر مواقع چالش بر انگیز نیست و است , برخلاف بازی های همچون Dark souls که مبارزات آن بسیار سخت و درگیر کننده است و بازیکن باید با مهارت بالا و چشمان باز به استقبال دشمن برود در این بازی شما حتی در بالاترین درجلات سختی بازی میتوانید چشم بسته دشمن خود را از بین ببرید  این یک ضعف بزرگ برای گیمر های حرفه ای است. اما گیم پلی بازی بسیازر روان و سرگرم کننده است اگر چه در بعضی موارد شما حوصله تان سر میرود اما به لطف وجود گرافیک چشم نواز و همچنین راحت بودن گیم پلی بازی را تا آخر ادامه دهید.

• صداگذاری و موسیقی

بازی های حماسی و تاریخی اقلب در قسمت موسیقی مشکل دارند زیرا  به وجود آوردن یک قطعه موسیقی که بتواند تمام احساسات و تجربیات و هر آنچه که در زمان جنگ و خونریزی را اتفاق افتاده  به مخاطب القا کند بسیار سخت و دشوار است . و Ryse هم از این مشکل رنج میبرد .اما در بخش صداگذاری بسیار خوب عمل کرده است :صدای شخصیت های اصلی بسیار مناسب هستند همچنین صداهای همچون برخورد شمشیر ها و سپر ها با یکدیگر , فریاد دشمنان و همچنین صدای جیرینگ جیرینگ زره های سربازان رومی بسیار گوش نواز اند و میتوان گفت که این عنوان در این بخش هم مانند گرافیک خوب عمل کرده است.

• سخن آخر و نتیجه گیری

Ryse :Son Of Rom یک عنوان پر زرق و برق است که فقط روکشی از جنس طلا دارد ولی باطنش از جنس مس است, داشتن یک داستان کلیشه ای و ساده وجود نقص هایی در گیم پلی از نواقص عمده آن به شمار میروند , اما همچنان این عنوان یک بازی جذاب است که نمیشود به راحتی از کنار آن رد شد.

---

---

---

بازی خدای جنگ

خشم در چشمان او موج می‌زند، نفرت و اشتیاق انتقام در چهره‌اش دیده می‌شود. هر موجودی که بر سر راهش قرار بگیرد هیچ شانسی برای زنده ماندن ندارد.
بالاخره بعد از انتظارات فراوان برای قسمت سوم و پایانی سری God of War و البته بعد از یک پیش غذا (God of War Collection) کریتوس آماده است تا عظمت خود و ویرانی المیپوس را به دنیا نشان دهد و برای بار آخر خشمش را بر سر خدایان خالی کند.

بازی‌های قبلی سری God of War را به جرات می‌توان جزو بهترین بازی‌های عرضه شده بر روی PS2 قرار داد، بازی‌هایی که در سبک خود بهترین بودند و باعث شدند خیلی از بازی‌های هم‌سبک تقلیدهای بزرگ و کوچک از روی آنها داشته‌ باشند. GoW III نیز از این قاعده مستثنی نیست و قطعاً بار دیگر ثابت می‌کند که هنوز شاه این سبک است.

بازی یک شروع حماسی و باورنکردنی دارد، جایی که درست بعد از پایان GoW II شروع می‌شود و کریتوس سوار بر تایتان Gaia در حال بالا رفتن از کوه الیمپوس برای تمام کردن کار Zeus است که سر و کله Poseidon خدای دریاها و برادر Zeus پیدا می‌شود. خدایان برای دفاع از الیمپوس هرکاری انجام می‌دهند، Poseidon اولین خدایی است که در سر راه کریتوس و تایتان‌ها می‌ایستد و با تمام قدرتش به آنها حمله می‌کند، اینگونه اولین باس فایت عظیم بازی شروع می‌شود. کریتوس هم آماده است تا به بی‌رحمانه ترین نحو او را بین می‌برد و به راهش برای نابودی الیمپوس ادامه می‌دهد.

مبارزه با Poseidon و تمام کردن کار او در نمای اول شخص یکی از جذاب‌ترین و خشن‌ترین صحنه‌های بازی است. در واقع بازی پر از صحنه‌های خشن، سینماتیک و عظیم در حین مبازات است که بازیکن را خیره می‌کند. منظور از عظیم فقط یک کلمه ساده برای تعریف الکی نیست بلکه فقط کافی است به نبرد با تایتان معروف "کرونوس" برسید تا معنی عظمت بازی را درک کنید.

نحوه قرار گیری دوربین در سینماتیک شدن بازی نقش به سزایی دارد. می‌توان گفت در اکثر صحنه‌ها حرکت و زاویه دوربین بسیار خوب کارگردانی شده که این امر خود تاثیر بسیاری در گیم‌پلی دارد. گیم‌پلی سنتی سری GoW در این بازی نیز تکرار شده است و نباید انتظار تحول کامل آن را داشته باشیم، اما المان‌های متعددی به گیم‌پلی اضافه شده است که آن را بیش از پیش لذت بخش می‌کند. اولین نکته متفاوت نسبت به دو بازی گذشته، اضافه شدن آیتم‌ها است. در بازی 3 نوع آیتم از جمله: "سر هلیوس" "تیر کمان آپولو" و "کفش‌های هرمیز" وجود دارد که هر کدام کاربردهای خاصی دارند. به طور مثال در مناطق مشخصی می‌توان از کفش‌‌های هرمیز برای بالارفتن از دیوار استفاده کرد یا در مکان‌های تاریک می‌توان از سر هلیوس به عنوان منبع نور استفاده کرد. استفاده از آیتم‌ها محدود به پر بودن item bar است که با استفاده پیاپی خالی می‌شود اما مجدداً به صورت خودکار پر می‌شود. تغییری دیگر در گیم‌پلی، نوع استفاده از جادوها است. برخلاف دو بازی گذشته این بار جادوها به سلاح‌های کریتوس پیوند خورده اند. هر سلاح دارای یک جادو است که با انتخاب سلاح مورد نظر و زدن دکمه R2، جادوی مرتبط با آن فعال می‌شود. در مجموع 4 سلاح وجود دارد که با پیش‌روی در بازی آنها را به دست ‌می‌آورید. نکته بسیار مثبت در مورد سلاح‌ها نسبت به سلاح‌های دو بازی گذشته این است که کارایی زیادی در مبارزات دارند و بازیکن اشتیاق بیشتری به استفاده از سلاح‌های مختلف خواهد داشت، به این دلیل که تعویض آن‌ها در بین مبارزات آسان‌تر شده و با زدن کلیدهای جهت می‌توان به راحتی سلاح‌ها را تعویض کرد. ضمن اینکه عملکرد و ضربات بهتری دارند، به خصوص Nemean Cestus که نسبت به دیگر سلاح‌ها متفاوت‌تر است. در دو نسخه قبلی شرایط به این صورت نبود و بازیکنان بیشتر مواقع تنها از (Blade of Athena(Chaos استفاده می‌کردند.

مبارزات در سری GoW همیشه نقطه اوج گیم‌پلی بودند،‌ این مساله در GoW III هم کاملا احساس می‌شود. به لطف سیستم جدید تعویض سلاح، در حین مبارزات، سریعاً و به راحتی می‌توان سلاح را عوض کرد و بدون اینکه سرعت مبارزه افت داشته باشد، Combo های بیشتر و متنوعی را بر سر دشمنان فرود آورد. از این لحاظ مبارزات در GoW III کاملاً راضی کننده هستند. البته اکثر دشمنان مربوط به همان دو نسخه قبلی فقط با کمی تفاوت هستند، اما چندین دشمن جدید از جمله Chimera نیز وجود دارد که نحوه مبارزه خاصی دارند. اما باس فایت‌ها از لحاظ تنوع و کیفیت بسیار خوب هستند به خصوص اینکه چندین باس فایت‌ در مقیاس عظیمی رخ می‌دهد، به جرات می‌توانم بگویم جزو خاطره انگیزترین مبارزات در تمام بازی‌ها برای من بودند. هرچند که مبارزه پایانی بازی می‌توانست خیلی بهتر از این‌ها باشد.

بخش‌ Platforming نیز با وجود Icarus Vent جذاب و هیجان انگیز کار شده، این مراحل چندین بار در بازی تکرار می‌شوند جایی که شما با سرعت بسیار زیاد از تونل‌های عمودی بالا یا پایین می‌روید و در سر راه باید مراقب سنگ‌ها و صخره باشید. همچنین بالا رفتن از صخره‌ها نیز جزیی از بخش Platforming هستند و با استفاده از کفش‌های هرمیز قابلیت بالارفتن و حرکت برروی بعضی دیوارها را دارید.
بخش پازل‌ها نیز اگرچه از نظر تعداد در حد دو بازی قبلی نیستند اما هرچه در بازی پیش می‌روید با پازل‌های بهتری رو‌به‌رو می‌شوید.

اگر به خاطر داشته باشید در ابتدای ساخت بازی، استودیو سازنده وعده گرافیک پر زرق و برق در حد دموهای CG را داده بود در حالی که عده زیادی این مطالب را دروغ خطاب می‌کردند و آن را به تمسخر می‌گرفتند اما Santa Monica در انتها به این حرف و حدیث‌ها پایان داد. GoW III از لحاظ بصری اگر بهترین بازی‌ این نسل نباشد، قطعاً یکی از بهترین‌های گرافیک در میان بازی‌های کنسول‌ است، به طوری‌که CGهای GoW II را به یک جوک تبدیل می‌کند، اما باید بگویم در عین حال ضعف‌های کوچکی نیز دارد. مدل سازی کریتوس به بهترین نحو انجام شده است و جزییات بی‌نظیری دارد اما برروی مدل سازی و جزییات بعضی از کاراکترها نسبت به بقیه کمتر کار شده که در برخی موارد کاملا واضح است. ضمن اینکه نباید از وسعت و گرافیک چشم نواز محیط چشم پوشی کنیم، در مواجه با یکی از باس‌های بازی شما بر روی بدن عظیم او در حال مبارزه هستید و مشاهده می‌کنید که چطور محیطی با آن وسعت در حال تکان خوردن است، این نکته خود جای تعجب دارد که چطور Santa Monica موفق به انجام این کارها بر روی سخت افزار محدود کنسول شده است. نورپردازی پویای بازی نیز در خودنمایی گرافیک تاثیر به سزایی دارد، برای مثال بازتاب نور سلاح‌های کریتوس در محیط های تاریک واقعا دیدنیست.
از AA بسیار بالای بازی نیز نباید گذشت زیرا تقریبا (به جز سایه‌ها) هیچ لبه دندانه داری در بازی مشاهده نمی‌شود. سازندگان از تکنولوژی MLAA در بازی بهره برده است، این تکنولوژی تقریباً با 16x AA برابری می‌کند و برای یک بازی کنسولی نکته قابل توجهی است. نمونه ضعیف‌تر MLAA قبلا در بازی Saboteur استفاده شده بود. با فراگیر شدن این تکنولوژی می‌توان امید داشت که اکثر سازندگان از این قابلیت در بازی‌های PS3 استفاده کنند.
یک نکته جالب، نبود صحنه‌های CG در بازی است. Cut Sceneها همگی توسط انجین بازی پردازش شده‌اند. تعدادی از آن‌ها real time پردازش می‌شود و تعدادی دیگر با یک سری افکت بیشتر از قبل بر روی انجین ساخته شده و نمایش داده می‌شوند. نکته دیگری که قابل ذکر است، فریم‌ریت بازی است. فریم‌ریت در مواقعی که مبارزه‌ای درکار نیست معمولا بر روی 60 است اما هنگام مبارزات شلوغ به 40 فریم در ثانیه نیز می‌رسد. که در بدترین حالت نیز از خیلی از بازی‌های این نسل بیشتر

داستان بازی را شاید تنها نقطه صعف آن می‌توان به حساب آورد. البته داستانِ کلی خوب نوشته شده است و پایانی شایسته را برای کریتوس رقم می‌زند اما مشکلاتی نیز در نحوه روایت و برخی جزییات داشت. متاسفانه بدون Spoil کردن داستان راهی برای توضیح وجود ندارد بنابراین ممکن است با خواندن این قسمت کمی از داستان برایتان Spoil شود.
همان طور که گفتم داستان به نحو مناسبی روایت نمی‌شود و باعث ایجاد سردرگمی می‌شود، برای مثال ممکن است در بعضی مواقع برای بازیکن سوال پیش بیاید که کریتوس در این مکان چکار می‌کند و هدفش چیست. ضمن اینکه سوال‌هایی نیز در طول داستان بوجود می‌آید که یا جواب درستی به آن‌ها داده نمی‌شود و یا اصلا بی جواب باقی می‌مانند، مثلاً برای تبدیل شدن آتنا به موجودی فرای خدایان، نویسندگان فقط به این توضیح بسنده کرده‌اند که او خود را برای نجات زئوس فدا کرد، و یا اینکه چرا جعبه پندورا خالی بود و به چه جهت از یک جعبه خالی بوسیله آتش Olympus محافظت می‌شود و .... بنابراین می‌توان گفت داستان بازی می‌توانست بهتر از این باشد اگر نویسندگان بازی بر روی نحوه روایت آن بیشتر کار می‌کردند. گرچه پایان بسیار خوب و شجاعانه برای این 3 گانه و کریتوس بود.

می‌رسیم به بخش موسیقی و صداگذاری، که از نقاط قوت بازی محسوب می‌شوند. موسیقی سری GOW همان‌طور که می‌دانید همیشه تم حماسی مربوط به افسانه‌های یونان را داشته و GoW III نیز از همین قاعده پیروی می‌کند و با قطعات شاهکاری که Gerard Marino و دیگر آهنگ سازان بازی ساخته‌اند حس هیجان و قوطه‌ور شدن در دنیای اساطیر یونان به بازیکن انتقال داده می‌شود. صداگذاری شخصیت‌های بازی نیز خوب کار شده است به خصوص صدای خود کریتوس که مثل همیشه عالیست، جالب است بدانید صداگذاری شخصیت هرکول بر عهده Kevin Sorbo بود که سابقاً در سریال‌ها و فیلم‌های متعددی در نقش هرکول ظاهر شده است.

در کلام آخر GoW III گرچه نقاط ضعف کوچکی داشت اما گیم‌پلی طوفانی و گرافیک خیره کننده آن باعث تبدیل شدن GoW III به یکی از بهترین بازی‌های این نسل و سال 2010 شده است.

---

---

---

بازی نیود فور اسپید

“ضربه ی حیاتی (Critical Damage)” این دو کلمه زمانی به رنگ قرمز در صفحه شما پدید می آیند که طوفان یا ضربه ای به سمت من فرستاده می شود.اگر ضربه ای به من بخورد من از دور خارج خواهم شد .به نزدیکترین ایستگاه تعمیر خیلی باقی مانده است.م دانم که باید به سرعت آنرا به مکان امنی ببرم وگرنه همه چیز را از دست خواهم داد.مسلحش می کنم تا به من اعتماد این را بدهد که در مقابل پلیس مقاومت کرده و از آنها دور شوم.دو نتیجه در انتظارم است  : پیروزی و ریسک رسیدن به جایزه های بزرگ یا دیدن بر باد رفتن هر آنچه که در این زمان اندوخته ام ؟ کدام یک خواهد بود ؟ پیروزی یا شکست ؟ “

علی رغم تازه کار بودن و ورود تازه ی شرکتی به اسم GHOST Games به دنیای Need For Speed بازی Rivals دقیقا در قالب و یا شاید هم بهتر از بهترین بازیRacing سال ۲۰۱۰ یعنی NFS :Hot Per Siut استو از این لحاظ می توان گفت نسخه ای تعمیم یافته از آن است.در این بازی باز هم شما در نقش مسابقه دهندگان یا پلیس ها قرار می گیرد.یعنی دو دنیا ی کاملا متفاوت پیش روی شماست.مثلا کامل کردن مرحله ها شامل فرار از دست قانون یا اجرا کردن آن می باشد ! البته اجرای قانون به معنی خواهش دوستانه پلیس از دیگران برای کنار زدن ماشین نخواهد بلکه گاهی به نابود کردن ماشین آنها خواهد انجامید.در جریان بازی شما باید با استفاده از سلاح های مختلف و گاه مشابه به HPS مانند Spike Strip ، Shock Ramsباید بعضی مراحل را پشت سر بگذارید.امادر نقش مسابقه دهنده شما دنیای دیگریرا پیش رو خاهید داشت. شما باید با استفاده از کلک های مختلف که شامل سلاح های متعددی می شود هم پلیس ها و هم رقبای خودتان را نابود کرده ویا برای آنها دردسر جد ایجاد کنید.در کل بازی Rivals در بخش گیم پلی بسیار خوب عمل کرده و آزادی عمل بالایی را به شما خواهد داد.

مود های مسابقه که شما باید در حیطه های آنها مسابقه دهید باز هم چیزی شبیه به Hot per suit از آب در آمده است.یعنی مود هایی مانند straightforward races, time trials, hot pursuits .این ها مراحلی هستند که پلیس ها سعی در مانع ایجاد کردن در مقابل شما به منظور نرسیدن شما به مقصد و اعمال قانون (!!!!!) شما دارند.اما دو چیز نیروی تازه ای به Rivals در مقابل سایر رقبایش می دهند.یکی از آنها این است که شما نتایج خود را درک نار دیگر بازیکنان در سراسر دنیا به اشتراک می گذارید.این باعث می شود شما همواره در حال رقابت با آنها باشید تا بتوانید مراحلی را (بعضا سخت )پشت سر بگذارید که آنها نمی توانند . قابل ذکر است که آنها می توانند پلیس یا مسابقه دهنده باشند.شما می توانید در بخش مالتی پلیر با آنها رقابت کنید که در این چند مورد شما معنای واقعی عنوان بازی را احساس می کنید.مثلا شما به عنوان مسابقه دهنده در ایران و در فضای بازی در حال گشت هستید و ناگهان پلیسی که خود یک بازیکن از کشور دیگر است به دنبال شما می افتدو شما را تعقیب می کند.در صورت موفق شدن می توانید منفعت زیادی کسب کنید.در شماره های دیگر این سری یا حتی کل بازی های مسابقه ای جهان می توان گفت کهNFS Rivals بهترین مالتی پلیر ریسینگ را تقدیم شما می کند که فوق العاده جذاب است.

دیگر ویژگی که این بزی را بدل به یکی از بهترین ریسینگ ها می کند مکانیزم ریسک در مقابل جایزه است.یعنی شما تا زمانی که ریسک نکرده اید نمی توانید جایزه بگیرید.می توانید با استفاده از این جایزه ها چه در بخش مالتی پلیر و چه در بخش سینگل ماشین های مدل بالاتر خریده و آنهارا آپگرید کنید.در عین گرفتن جایزه ریسک دستگیری شما بالا تر میرود به این دلیل که پلیس ها دیگر توجه فوق العاده زیادی به شما خواهند کرد چون شما چندین بار آنها را پشت سر گذاشته اید.آنها با افزایش Heat level شما به شما مشکوک تر شده و حتی حس انتقام جویی و خشم را می توان از طرز رانندگی آنها درک کرد.اما   اگر شما دستگیر شوید که می تواند در هر زمانی رخ دهد آنگاه چنان عذابی خواهید کشید که در ابتدا خدمدتان عرض کردم . یعنی تا رسیدن شما به یک مکان امن شما تمام Speed Point های خود را از دست خواهید داد تا زمانی که دیگر هیچ پولی برای خرید ماشین و آپگرید برایتان باقی نمی ماند.در این جا معنای واقعی ریسک را خواهید فهمید.

” و چه جاده ی زیبایی است” جمله ای است که گیم اسپات در نقد خود آورده و کاملا برازنده ی این عنوان است.جلوه های بصری و بافت های فوق العاده تنها بخشی از گرایک فوق العاده این بازی می باشند.درباره این بازی فقط می توان یک سخن گفت : « نسل بعد همینجا در جاد های ماست .» تغییرات آب و هوایی و موج هایی که از لب دریا به شما می رسند در کنار گرافیک فوق العاده بازی را می سازند که فقط یک کلمه قادر به تصور آن می باشد ” شاهکار “.بی دلیل نیست که متای این بازی که از آن انتظاری نمیرفت از یکی از مورد انتظار ترین ریسیگ های سال یعنی Forza هم بالاتر است.

در پایان این بازی را به همه ی شما پیشنهاد می کنم که بازی نکردن آن به معنی از دست دادن پدیده امسال ریسینگ است.

---

---

---

ادامه ی سیمز4

سری The Sims همواره یکی از سری بازی های پرطرفدار EA بوده و است. امسال یعنی سال ۲۰۱۴ چهارمین نسخه بازی The Sims منتشر شد… که برخلاف نسخه های قبلی انتظارات را برآورده نکرد تا باری دیگر EA ناکام بماند. به نمرات نسخه های قبلی که نگاه می کنیم EA همواره پسرفت داشته اما این بار این عقبگرد پررنگ تر است. The Sims 3 توانسته بود متای ۸۶ را کسب کند اما The Sims 4 به طرز عجیبی افت داشت تا جایی که متایش به ۷۰ رسید یعنی افتی با ۱۳ نمره. در ادامه با نقد و بررسی The Sims 4 از وبسایت یوروگیمر همراه باشید.

نام بازی: The Sims 4

سازنده: Ea Maxis , The Sims Studios

ناشر: Electronic Arts

سبک: Life Simulation

پلتفرم ها: Microsoft Windows , OS X

تاریخ انتشار: ۴ سپتامبر ۲۰۱۴

برای شروع بازی همانند نسخه های قبلی ابتدا باید شخصیت بازی خود را شخصی سازی کنید. انتخاب سن، رنگ پوست، مو و به طور کلی هرکاری می خواهید روی ظاهرتان انجام دهید. کامل تر و جذاب تر شدن منوی شخصی سازی به شما کمک می کند تا کار خود را سریع تر و البته با لذت بیشتری انجام دهید. اضافه شدن خالکوبی های متونع به بازی شوق شما را به استفاده از خالکوبی بیشتر می کند. اما خب با توجه به کم و کاستی هایی که این عنوان داشته نتوانسته نمرات چندان جالبی کسب کند. یکی از مهم ترین مسائل موجود در بازی عدم تنوع در انتخاب شغل است. تعداد شغل های بازی اندک بوده و بازیکن را به شدت محدود می کند. دیگر مسئله ای که باعث شده Sims 4 نظر بسیاری را جلب نکند عدم تنوع لباس های زنانه و دخترانه در بازی است. متاسفانه اگر شما به عنوان یک مونث به بازی کردن بپردازید در انتخاب لباس به مشکل برمی خورید البته آقایان چنین مشکلی نخواهند داشت. به مدل مو که می رسیم باز هم خانم ها محدودند. تعداد مدل های مو برای افراد مونث و کودکان بسیار محدود بوده و اینجا هم جنس مذکر آزاد تر است. اما جدا از شخصی سازی که می توان گفت پیشرفت چندانی نداشته وارد دنیای بازی می شویم. متاسفانه کوچک بودن محیط بازی مشکلی به حساب می آید که بدجور تو ذوق می زند.

اماکن تفریحی موجود در بازی بسیار کم تر شده و پس از کمی بازی کردن همین باعث خسته شدن بازیکن می شود. روابط اجتماعی در بازی پررنگ تر و گسترده تر شده است. منوی برقراری ارتباط با دیگران کمی گسترده تر شده که از نکات مثبت بازی محسوب می شود اما با توجه به کوچک بودن محیط بازی بیرون رفتن با خانواده و دوستان پس از ۲ – ۳ بار خسته کننده و تکراری خواهد شد. صحبت از خانواده شد کمی از تشکیل خانواده صحبت کنیم. برای پیدا کردن همسر مورد نظر خود ابتدا باید توجه کنید خصوصیاتتان بهتر است شبیه به هم باشند تا بعدا دچار مشکل نشوید. پس از مدتی می توانید شاهد تولد و رشد فرزند خود باشید. برای اینکه فرزند خود را مشغول کنید می توانید از اسباب بازی استفاده کنید. تنوع اسباب بازی ها پیشرفت زیادی نداشته است اما قابل تحمل است. پسر یا دختر شما پس از بزرگ شدن باید به مدرسه رود و به مرور زمان به صورت اتوماتیک دوست پیدا می کند و حتی با آنها به میهمانی، جشن و … می رود. طول عمر افراد در بازی بسته به خودتان متغیر است و می توانید به انتخاب خود تعداد روز های زنده بودن Sim ها را برگزینید. روز ها می گذرد و همان اتفاقاتی که در دنیای واقعی رخ می دهد در بازی نیز اتفاق می افتد. اتفاقاتی نظیر خراب شدن وسایل الکتریکی، سوختن غذا، آتش سوزی و… که جذابیت بازی را بیشتر می کند. هر بار بیشتر غذا را بسوزانید مهارتتان در آشپزی بیشتر می شود. باید مراقب احساسات Sim خود باشید و هنگامی که مثلا عصبی هستید یک دوش بگیرید یا هنگامی که خجالت زده هستید از همه پنهان شوید. روی احساسات مختلف به خوبی کار شده و به شخصه این پیشرفت را مهم ترین و بهترین پیشرفت بازی می بینم.اینم خلاصه ای از گیم پلی گسترده ی بازی بود.

در بخش گرافیک بازی پیشرفت چندانی نداشته است. باگ های نسخه های قبلی رفع شده اند اما پیشرفتی در جزئیات گرافیکی شاهد نیستیم. البته طراحی صورت ها پیشرفتی جزئی داشته و کمی روی جزئیات صورت ( چین و چروک و … ) بیشتر کار شده با این حال هنوز هم در حد یک بازی سال ۲۰۱۴ نیست. روی نورپردازی بازی به خوبی کار شده و جای حرف باقی نمی گذارد. همانند نسخه های قبلی نور پردازی بازی چیزی کم ندارد. وقتی خورشید غروب می کند نور بازی به همان شکلی تغییر می کند که در دنیای واقعی می بینیم. روز ها همه جا روشن است و شب ها نور ماه در بازی مشخص است. چراغ های مختلف هنگام روشن شدن نور هایی با رنگ و شدت متفاوت از خود متصاعد می کنند و همان طور که گفته شد نور پردازی بازی فوق العاده است. اما متاسفانه EA زیاد به تکسچر ها توجه نکرده و یک بازی نسبتا بی کیفیت را تحویل گیمران داده. سوال اینجاست آیا با توجه به کوچک بودن محیط کار کردن روی گرافیک بازی اینقدر سخت است؟

به صداگذاری که می رسیم وضعیت بهتر نمی شود بلکه بد تر هم می شود. در طول بازی هیچ صدایی به جز صدای Sim ها به گوش نمی رسد. البته برخی اوقات هم شاهد صداهایی هنگام تغییر حالات روحی می شویم اما صدای دیگری به گوش نمی خورد. هنگامی که دارید بازی می کنید به هیچ وجه آهنگی زده نمی شود تا بازی برایتان به اندازه کافی خسته کننده باشد. البته صداهای دیگری چون صدای دریا، تلویزیون و … را نیز می توانید بشنوید اما متاسفانه همان طور که گفته شد هیچ آهنگی شنیده نمی شود.

سخن آخر

Sims 4 به هیچ وجه نتوانست انتظارات را برآورده کند. تقریبا هیچ پیشرفتی نسبت به نسخه های گذشته نداشت و نتیجه اش هم کسب نمرات ضعیف از اکثر سایت های بزرگ بود. حال باید منتظر ماند و دید چه DLC هایی قرار است برای این بازی منتشر شود تا ضعف ها پوشانده شود.

---

---

---

مافیا 2

اگر بشود داستان از صعود تا سقوط یک بازی را نوشت بی شک یکی از گزینه ها مافیا خواهد بود! بزارید ساده تر بیان کنم وقتی مافیا ۱ آمد تقریبا… همه ی مردم و منتقدان در محبوت این بازی بودن، بازی که فوق العاده عالی بود و ایده های جالبی در خودش نهفته بود ولی چیزی که مافیا را با دیگر عناوین پر ایده متمایز میساخت سبک کلاسیک و گانگستری خاص ان بود که همه رو شیفته خود کرده بود. منتقدان یکی پس از دیگری این عنوان را ستایش میکردند و ان را حتی برترین بازی سال نیز نام گذاری کرده بودند و درست در این زمان این صعود شروع شده بود و به اوج ان نیز رسید , بعد این عنوان طرفداران در به در از استدیو سازنده یعنی ۲K Czech از نسخه دوم سوال میپرسیدن تا اینکه این استدیو نیز پاسخ طرفداران را داد و اعلام کرد بازی در حال ساخت هست , بعد مدتها در سال ۲۰۱۰ بازی منتشر شد , در روزی که همه انتظار شگفتی مثل مافیا ۱ را داشته و در رویای خود شاهکاری را میپنداشتند ولی صبر کن! ان روز یک ابر سیاه در کنار این بازی نمود پیدا کرده بود و همه جا تیر و تار بود , وقتی در ۲۳ اکتبر بازی منتشر شد نقد های ویران گر یکی پس از دیگری نمود پیدا میکردند و طرفداران نیز نامید و در انتظار معجزه بودند ولی هیچ اتفاقی نیافتاد تا ۲۳ اکتبر را روز سقوط مافیا نام گذاری شود! ولی ایا مافیا ۲ واقعا اینقدر بد بود که شاهد همچین نقد های بی رحمانه ای باشد؟بهتر است برای پرس و جو این سوال متن را ادامه دهیم.

نام بازی: Mafia II

سازنده: ۲K Czech

ناشر: ۲K Games

پلتفرم ها: ps3 , xbox 360 , pc

تاریخ انتشار به میلادی: ۲۳ اکتبر ۲۰۱۰

تاریخ انتشار به شمسی: ۱ آبان ۱۳۸۹

پلتفرم نقد شده: PS3

مقدمه:

حتما شما نیز الان سوال برایتان پیش امده که بازی که ۴ سال پیش منتشر شده چرا الان نقد میکنید؟ بگذارید اینطوری جواب این سوال را بدهم قرار شده است از این به بعد یک بخش تازه ای در یوروگیمر پیاده سازی شود به نام روزی در تاریخ که در این بخش میپردازیم به بازی هایی که در گذشته منتشر شده است و جای خالی شان در مقالات یوروگیمر حس میشود و تصمیم گرفته شد برای استارت این بخش از بازی خاطره انگیز مافیا ۲ شروع شود حال که با این بخش اشنا شده اید بهتر است به ادامه متن بپردازیم

روایتی استثنایی:

داستان بازی درباره ی شخصیتی به نام ویتو هست که از کودکی به همراه خانوادش از سیسیل به کشور امریکا مهاجرت میکنند, خانواده ویتو فقیر هستند و برای اینکه بتوانند زندگی جدید را شروع کنند به امریکا می آیند ولی دیری نمیپاید که متوجه میشوند زندگی در سیسیل فرق انچنانی با امریکا نمیکند و باز هم ان ها در فقر هستند, سالها میگذرد و جنگ جهانی دوم نیز شروع میشود و کل جهان دچار بحران اقتصادی میشود, پدر ویتو نیز تسلیم سرنوشت میشود و فوت میکند , بعد مرگ پدر ویتو, ویتو که اکنون بزرگ شده است وظیفه خانواده نیز بر عهده اوست ولی بخاطر اینکه جهان دچار بحران اقتصادی شده است بخاطر همین کاری نیز نیست و بخاطر همین ویتو به همراه دوست کدکی خود یعنی جو تصمیم میگیرن به مغازه ها دستبرد بزنن در سال ۱۹۴۳ وقتی که ویتو و جو در حال دستبرد از یک مغازه ای هستند پلیس متوجه انها میشود در همین موقع جو و ویتو نیز فرار میکنند ولی پلیس میتواند ویتو را بگیرد و ویتو به زندان میفتاد بعد از مدتی از ویتو به عنوان سرباز ارتش امریکا استفاده میشود و ویتو نیز در ایتالیا در جنگ شرکت میکند بعد مدتی ویتو دچار حادثه ای میشود و بیهوش میشود و وقتی هم بهوش می اید دیگر جنگ تموم شده است و ویتو به شهر خودش بازمیگردد و در ان جا نیز با دوست صمیمی خود دوباره دیدار میکنند و ادامه ماجرا… .

داستان بازی فوق العاده روایت میشود و هیچ کاستی در روایت ان دیده نمیشود , اوایل بازی نیز با ریتم تندی اغاز میشود که میتوان گفت میتواند تا اخر بازی شما را درگیر خودش بکند , دیالوگ های بازی نیز هر چی تعریف کنیم کم گفته ایم واقعا بر روی داستان بازی و دیالوگ ها کار شده است و این موارد جای تحسین دارد ولی چیزی که سازندگان از ان غافل شده اند و میتوان گفت ضربه هلناکی نیز به شخصیت ها زده است ,  پرداخت به شخصیت هاست , اصلا منظور این نیست شخصیت های بازی خوب نیستند ,  نه اصلا , شخصیت های بازی از قضا عالی هستند و شما میتوانید به راحتی با انها ارتباط برقرار کنید ولی در شخصیت اول بازی ویتو میتوان گفت شخصیت پردازی مناسبی صورت نگرفته است و بعضی مواقع تناقضی در ویتو دیده میشود که شخصیت ویتو رو غیر باور میکند, مثلا در اوایل بازی ما با مادر و خواهر ویتو اشنا میشویم و میبینیم که ویتو مادر و خواهرش را بسیار دوست دارد ا اینجا مسئله ای نیست ولی بعد مدتی تناقض های شخصیت ویتو خودش را نشان میدهد مثلا ویتویی که مادر و خواهرش را انقدر دوست دارد در عین حال ما مادر ویتو را فقط همان اوایل بازی میبینیم و بعد ان خبری از مادر ویتو نیست!! یا مثلا خواهر ویتو را ما در بازی به سختی چهار مرتبه میبینیم!در این مورد میتوان گفت سازندگان یک کمی ساده از میان این مسئله گذشته اند ,  البته باید گفت با تمامی این مسائل بازم هم داستان و دیالوگ های بازی به جرئت میتوان گفت استاثنایی هستن. شخصیت های بازی نیز قابل باور هستند و شما میتوانید به راحتی با انها ارتباط برقرار کنید. شخصیت ویتو که شخصیت اول بازی نیز هست بسیار سازندگان بر روی شخصیت پردازی ان وقت گذاشته اند ولی برخی ایردات کوچک که قبلا به ان اشاره کردیم نیز دارد که البته اینها در بازی به چشم نمی اید از دیگر شخصیت های اصلی بازی میتوان به جو دوست ویتو اشاره کرد که واقعا شخصیت پردازی ان نیز فوق العاده کار شده است , در کل به جز برخی موارد هیچ اشکالی در داستان و شخصیت های بازی دیده نشده است و واقعا باید برای این موارد به سازندگان تحسین گفت.

گیم پلی به سبک دهه ۵۰

گیم پلی مافیا ۲ نسبت به نسخه اولیه ان بسیار پیشرفت کرده است , درگیری های تن به تن در بازی نسبت به نسخه اولیه ان پیشرفت عالی داشته است,  در درگیری های تن به تن شما سه نوع گزینه دارید که میتوانید جاخالی داده یا ضربه ارام بزندید یا ضربه محکمی بزنید. به طوری کلی درگیریهای تن به تن با ظرافت عالی کار شده است, شوتینگ بازی نیز راحت هست و به راحتی با ان اشنا خواهید شد , اتوموبیل های بازی نیز کاملا به حال و هوای ان روزها طراحی شده است و راندن اتوموبیل های بازی واقعا حس خارق العاده ای دارد که واقعا باید به سازندگان تحسین گفت, در بازی شما میتوانید کاور نیز بگیرید که به جرئت میتوان گفت بدون کاور در درگیری ها شانسی برای زنده موندن ندارید و کاور گرفتن یکی از مشخصه های اصلی بازی است,  در کل شوتینگ بازی عالی کار شده است. هوش مصنوعی نیز فوق العاده هست و اگر لحظه ای از پشت کاور بیرون بیاید دشمنان از خجالت شما در خواهند امد, هوش مصنوعی مردم عادی نیز به خوبی کار شده است, تنوع در اسلحه ها نیز عالی هست و در طول بازی با اسلحه های زیادی اشنا خواهید شد, طراحی اسلحه ها نیز عالی کار شده است و اسلحه ها با دهه ۵۰ و ۶۰ به خوبی ارتباط برقرار میکنند, تنوع لباس ها نیز عالی هست و به خوبی با حال و روزای دهه ۵۰ و ۶۰ طراحی شده است, تنوع در مراحل بازی نیز بالا هست و شما از انجام هر مرحله لذت خواهید برد و واقعا طراحی مراحل عالی کار شده است و شما حس یک مافیا بودن را حس خواهید کرد, گیم پلی بازی واقعا عالی هست ولی با اینحال چند اشکال در گیم پلی وجود دارد که واقعا ضربه بزرگی به بازی زده است.

یکی از ان بخش هایی که ضربه بزرگی به بازی زده است تنوع نداشتن گیم پلی هست! مثلا شما در بازی یک ماموریت را انجام میدهید و بعد ان برمیگردید در خانه تان و میخوابید و فردا باز هم میروید و ماموریت انجام میدهید و باز می ایید میخوابید! و این مسئله تا انتها ادامه دارد , یعنی در بازی برای شروع و اواخر ماموریت ها هیچ تنوعی در نظر گرفته نشده است البته در اواخر بازی شروع ماموریت ها یکم تنوع به خود میگیرد ولی بازم تنوع زیادی نیست , یکی دیگر از اشکالات بازی نداشتن مراحل فرعی هست! شاید بگویید داشتن مراحل فرعی واجبات یک بازی جهان ازاد نیست ولی مافیا ۲ محیطی و شهری دارد که واقعا مراحل فرعی را میطلبد و در طول بازی نداشتن مراحل فرعی یکمی به گیم پلی و تنوع ان ضربه زده است. یکی دیگر از مشکلات, گیم پلی کوتاه بودن هست!بازی نسبت به اینکه جهان ازاد هست ولی گیم پلی واقعا کوتاهی دارد و شما میتوانید به راحتی با ۱۵ ساعت انجام, بازی را به پایان برسانید بازی بشدت کوتاه هست. در کل شوتینگ و درگیری های تن به تن و همینطور رانندگی بسیار عالی کار شده است ولی بعضی مشکلات به گیم پلی بازی ضربه زده است البته این به این معنا نیست که نمیتوانید از گیم پلی بازی لذت ببرید بلکه گیم پلی بازی عالی نیز کار شده است و اگر از بعضی مشکلات ان چشم پوشی کنید میتوانید از ان لذت فراوانی ببرید

مناظر دیدنی

در مورد گرافیک مافیا ۲ هر چه بگوییم کم گفته ایم , گرافیک بازی واقعا خارق العاده کار شده است, طراحی ماشین ها و لباس ها و اسلحه ها همگی فوق العاده هستند , بازی در فصل های مختلفی اتفاق می افتد و طراحی هر فصل واقعا زیبا کار شده است, در فصل زمستان دانه های برف حتی در روی ماشین شما نیز می افتد و برف بر روی ماشین و خیابان ها و کوچه ها مناظر دیدنی را رقم میزند, یکی از لذت بخش ترین مراحل بازی همین فصل زمستان هست که واقعا از انجام ماموریت در این فصل لذت فراوانی خواهید برد, فصل بهار نیز عالی کار شده است, و قشنگ ان حس فصل بهار را به شما منتقل میکند, یکی از ویژگی های بازی طراحی لباس های ان هست که به شما حس یک گانگستر واقعی را القا میکند, کیفیت بافت ها نیز در حد مطلوبی قرار دارد و فوق العاده کار شده است ولی بعضی از بافت های خودرو ها جای کار داشت, انیمیشن های بازی چه بگویم که خودم نیز هنوز پس از گذشت چندین سال در محو ان هستم واقعا انیمیشن ها و حرکات شخصیت ها فوق العاده هست, یکی از زیبایی این بازی تنوع محیط ها و دقتی که سازندگان بر ساخت انها گذاشته اند هست,  محیط ها دقیقا با همان حس دهه ۵۰ امریکا ساخته شده است و در هنگام انجام بازی قشنگ امریکای دهه ۵۰ را حس خواهید کرد, دیگر هیچ چیزی نمیتوانم بگویم جز اینکه از این بخش بازی خیلی لذت خواهید برد

صداهای لذت بخش

وقتی اسم بازی مافیا می اید موسیقی نیز همراه با ان خودش را نشان میدهد, موسیقی های بازی بر عهده اقایان Matúš Široký و Adam Kuruc بود که کارشان را به نحو احسن انجام داده اند, موسیقی مافیا ۲ را میتوان خارق العاده توصیف کرد, موسیقی بازی بسیار با اتفاق بازی همخوانی دارد, یکی از برترین قطعات بازی بی شک قطعه ای هست که در پایان بازی نواخته میشود این صحنه و موسیقی با روح و روان شما بسیار بازی خواهد کرد, بی شک موسقی بازی یکی از نقاط قوت مافیا ۲ هست. اما در بخش صداگزاری بازی اشکالات جزئی دارد, بهتر است اول با ویژگی های مثبت شروع کنیم, صداگزاری شخصیت ها فوق العاده هست و حرکات لب شخصیت های با گفته های آن ها همخوانی دارد, صداگزاری محیط نیز عالی و تنوع زیادی دارد, صداگزاری اسلحه ها نیز عالی هست, ولی یک نکته منفی در بخش صداگزاری وجود دارد ان هم این هست صداگزاری ماشین ها تنوعی ندارد و بعضی مواقع باعث تکراری شدن خودرو ها خواهد شد, این بخش نیز با دقت و ظرافت خاصی طراحی شده است و به جز مشکلی در صداگزاری خودرو ها مشکلی با این بخش نخواهید داشت

مافیا به آخر خط رسید!

مافیا ۲ میتوانست یکی از شاهکار های نسل هفتم شود ولی با اشتباهاتی که در گیم پلی داشت ضربه بزرگی به بازی وارد شد که مافیا ۲ بعد این ضربه نتوانست بلند شود, اگر سازندگان بر روی گیم پلی بازی بیشتر کار میکردند قطعا بازی میتوانست به یک شاهکار تبدیل شود, ولی با این همه نکته منفی در مورد گیم پلی, دروغ چرا! خودم بیش اندازه با از انجام این بازی لذت بردم و واقعا انجام بازی لذت فراوانی برای من داشت, اگر از اشکالات جزئی بازی در بخش گیم پلی بگذرید و دنبال یک بازی اکشن واقعی و یک عنوان گانسگتری به سبک دهه ۵۰, در ان حال و هوای خانواده های مافیایی هستید و دوست دارید طعم یک از اعضای مافیا را بچشید پس چرا در حال خواندن این نقد هستید؟ زود بروید و این بازی را انجام دهید و از امریکا دهه ۵۰ و گانگستر بودن خود لذت فرواوانی ببرید.

---

---

---

کالا لف دیوتی ادونس وایفر

چند سالی است که اصطلاح فرانچایز سالیانه در دنیای بازی های رایانه ای باب شده است و علت آن نیز عرضه ی سالیانه ی عناوین بزرگی است که خود به تنهایی با سودی که به دست می آورند، می توانند بودجه ی یک شرکت بازیسازی را تامین کنند اما مسئله کمی پیچیده تر است زیرا این عناوین سالیانه دارای اصالت اولیه ی خود نیستند و روز به روز ضعیف تر می شوند و انتقادات بیشتری بر آن ها وارد می شود. در حال حاضر دو کمپانی بزرگ صنعت بازی های رایانه ای یعنی Activision و Ubisoft به عرضه ی سالیانه ی عناوین بزرگ خود یعنی Call of Duty و Assassin’s Creed روی آورده اند که البته Activision سابقه ی طولانی تری در این زمینه دارد زیرا از سال ۲۰۰۳ تا کنون به طور سالیانه یک نسخه از سری Call of Duty عرضه می شود.

اوضاع در ابتدا برای این سری بازی ها به طرز خارق العاده ی مناسب بود. نسخه های اول و دوم با فروش های خیره کننده و همچنین جلب نظر منتقدان و مخاطبان توانستند نام این سری بازی ها را بر سر زبان ها بیندازند اما نسخه ی سوم دارای یک افت محسوس شد. Activision شاید در یکی از جنجالی تصمیمات تاریخ خود تصمیم گرفت که بازی را به زمان مدرن بیاورد. به این ترتیب سری Modern Warfare متولد شد و نسخه های اول و دوم آن انقلابی در سبک شوتر اول شخص پدید آورد. پیشرفتی که این دو عنوان در سبک شوتر اول شخص ایجاد کردند باعث شده تا اکنون و در زمان حال نیز هنوز عده ی کثیری اعتقاد داشته باشند که هیچ عنوانی نمی تواند به جذابیت آن دو نسخه دست یابد. جاه طلبی های Activision بیشتر نیز شد و این شرکت در یک تصمیم جنجالی دیگر بازی را در نسخه ی Black Ops 2 به آینده برد و انتظار داشت نتیجه ای همچون MW2 حاصل شود ولی این عنوان باعث شد تا سری Call of Duty در سراشیبی سقوط حرکت کند. سال گذشته نیز عنوان ضعیف تری به نام Ghosts منتشر شد و مورد هجمه و انتقاد های بسیاری در جنبه های مختلف قرار گرفت و عملا باعث شد تا باقی ماندن Call of Duty در صف برترین های دنیای بازی های رایانه ای، به تاری مو وابسته باشد. در حالی که همه فکر می کردند که Activision به این سری استراحتی بدهد تا ایده های جدیدی برای نجات این سری از پرتگاه به کار ببرد، در کمال تعجب و بهت همگان Call of Duty : Advanced Warfare معرفی شد. در ابتدا تصور می شد که این عنوان نیز ادامه ای بر سیر نزولی این سری باشد اما یک نکته ی مهم درباره ی این عنوان وجود داشت و آن این بود که استودیو Sledgehammer Games به عنوان استودیو سازنده ی بازی حضور داشت و این بدان معنی بود که سرانجام ساخت این فرانچایز از جا به جایی بین دو استودیو Infinity Ward و Treyarch خارج شده و یک استودیو جدید وظیفه ی ساخت بازی را بر عهده دارد. از سوی دیگر این عنوان اولین نسخه ی این سری بود که ۳ سال برای ساخت آن زمان صرف شده بود و همه ی این موارد باعث شد تا امید ها به این نسخه بسیار بیشتر شود. نمایش های جذاب بازی و همچنین حضور یکی از برترین بازیگران هالیوودی یعنی کوین اسپیسی در نقش یکی از کاراکتر های اصلی بازی نیز تاکیدی بر این نکته بود که Advanced Warfare می تواند این سری را به اوج بازگرداند. سرانجام بازی در ۴ نوامبر عرضه شد و نقد ها و نمرات بالای بازی گواهی این نکته بود که Activision به خوبی این سری را از خطر سقوط نجات داده است و حال می تواند به آینده ی آن امیدوار باشد.

Call of Duty : Advanced Warfare Cover

نام : Call of Duty : Advanced Warfare

سازنده : Sledgehammer Games

ناشر : Activision

سبک : First-person shooter

پلتفرم ها : PS3، Xbox 360، PS4، Xbox One، PC

تاریخ انتشار : ۴ نوامبر ۲۰۱۴ ( ۱۳ آبان ۱۳۹۳)

داستانی پیشرفته

در سبک شوتر اول شخص هیچ عنوانی وجود ندارد که همچون Call of Duty دارای یک داستان بسیار جذاب و شخصیت پردازی عالی باشد. در واقع مهم ترین وجه تمایز سری Call of Duty با سایر عناوین شوتر نظیر Battlefield در زمینه ی داستانی و پرداخت شخصیت ها است. بدون شک داستان سه گانه ی MW هیچگاه از ذهن طرفداران پاک نخواهد شد و همچنین داستان خارق العاده و جذاب دو نسخه ی Balck Ops نیز همچنان یکی از برترین داستان ها در دنیای بازی های رایانه ای است. با چنین پیش زمینه ی محکمی، انتظار می رود که Advanced Warfare نیز دارای یک داستان جذاب باشد که در کل نیز این چنین است و داستان این نسخه شما را راضی می کند. بازی در سال ۲۰۵۴ آغاز می شود و بازیکنان در نقش یکی از سربازان ارتش ایالات متحده ی آمریکا یعنی Jack Mitchell قرار می گیرند. در این زمان، تکنولوژی نقش بسیار مهمی در ارتش ایفا می کند و سربازان با استفاده از پوشش ویژه ای به نام EXO دارای قدرت و توانایی بیشتری هستند. Mitchell همراه با دوست صمیمی خود یعنی Will Irons و گروهبان Cormack وظیفه دارند تا به سئول، پایتخت کره جنوبی بروند و از این شهر در برابر حمله ی ارتش کره ی شمالی دفاع کنند. در واقع داستان بازی با یکی از مهم ترین کشمکس های سیاسی عصر حاضر یعنی تنش میان کره ی شمالی و کره ی جنوبی آغاز می شود و بر اساس اعتقاد نویسندگان داستان، در آینده سرانجام این دو کشور وارد جنگ می شوند. Mitchell و گروهش وظیفه دارند تا به یک تیم دیگر کمک کنند تا Gunship های کره ی شمالی را نابود سازند. آن ها دیر می رسند و متوجه می شوند که تیم دیگر همگی کشته شده اند اما گروهبان Cormack به انجام این کار مصمم است و به تیمش دستور می دهد تا آن ها این کار را انجام دهند. تیم موفق می شود اما در آخرین لحظه دسته Will Irons در Gunship گیر می کند و Mitchell نیز نمی تواند به او کمکی کند. در انفجار Gunship، دوست صمیمی وی یعنی Will کشته می شود و دست چپ Mitchell نیز قطع می شود و او به اجبار از خدمت در ارتش معاف می شود در حالی که احساس شرم می کند که چرا نتوانسته صمیمی ترین دوستش را نجات دهد. در مراسم خاکسپاری Will، با پدر وی یعنی Jonathan Irons با نقش آفرینی کوین اسپیسی آشنا می شود. Jonathan Irons به او می گوید که Will همواره از وی به عنوان بهترین دوستش یاد می کرده و حال او می خواهد به Mitchell یک شانس دوباره بدهد. وی به Mitchell پیشنهاد عضویت در کمپانی نظامی خصوصی خود یعنی Atlas را می دهد و به او می گوید که می تواند در آنجا با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته، جایگزینی برای دستش پیدا کند. با پیوستن Mitchell به کمپانی Atlas داستان اصلی بازی آغاز می شود. در واقع شخصیت های اصلی داستان نظیر Gideon و Ilona در این زمان به داستان اضافه می شوند. اولین ماموریت Mitchell نجات نخست وزیر نیجریه از دست گروهی تروریستی موسوم به KVA به رهبری فردی به نام Hades می باشد. آن ها نسخت وزیر را نجات می دهند اما متوجه می شوند که هدف Hades نخست وزیر نبوده است بلکه وی به دنبال مهندس تکنولوژی بوده که با نخست وزیر در یک اجلاس دیدار داشته است. آن ها مهندس را نجات داده و به Jonathan Irons تحویل می دهند. Gideon اعتقاد دارد که KVA بزرگی از چیزی است که نشان می دهد و نقشه های بزرگی در سر دارد. همین اتفاق نیز رخ می دهد و این گروه تروریستی حملاتی هسته ای به نقاط مختلف جهان انجام می دهند و جهان را به مدت ۴ سال فلج می کند. تمام دولت ها و ارتش ها ضعیف شده اند و حال این Atlas است که در جهان حکمرانی می کند.

Mitchell و گروهش وظیفه دارند تا به یک تیم دیگر کمک کنند تا Gunship های کره ی شمالی را نابود سازند.

پیش زمینه ی داستانی بازی بسیار جذاب است و شما را با خود همراه می سازد. البته در همان اواسط بازی تصور می شود که داستان بازی رو به پایان است اما یک پیچش فوق العاده در داستان بازی باعث می شود تا هیجان آن دو برابر شود. البته اگر اخبار بازی را دنبال کرده باشید و بدانید که شخصیت Jonathan Irons چه نقشی در داستان بازی دارد، شاید خیلی راحت بتوانید حدس بزنید که چه اتفاقی در پایان بازی رخ خواهد داد اما مسیر رسیدن به این پایان، بسیار جذاب است. بر خلاف سایر نسخه های این سری که تنوع محیطی چندانی نداشتند، Advanced Warfare در نقاط مختلف جهان، دنبال می شود، سئول، نیجریه، واشنگتن، دیترویت، یونان، بغداد جدید، بغارستان، سان فرانسیسکو و بانکوک بخشی از مکان هایی هستند که بازی در آن ها جریان دارد. بر خلاف نسخه های پیشین که دارای تعداد مراحل کمی بود، این نسخه دارای مراحل بیشتری است اما افزایش تعداد مراحل باعث شده تا زمان برخی از مراحل نظیر مرحله ی پل Golden Gate بسیار کم باشد. یکی از تغییرات مثیبت بازی در بخش داستان، صحبت کردن Mitchell در میان پرده های سینمایی بین مراحل است که باعث می شود تا زوایای مختلف داستانی بهتر مشخص شوند. Troy Baker مشهور با صدای خود به Mitchell جان بخشیده است ولی ایده ی صحبت کردن شخصیت اصلی، هنوز نیاز به کار دارد. شخصیت فرعی اصلی بازی یعنی Gideon نیز همانند سایر شخصیت های فرعی این سری، از شخصیت پردازی مناسبی برخوردار است که البته نباید از بازی خوب Gideon Emery در نقش وی چشم پوشی کرد. اما بدون شک قوی ترین شخصیت بازی Jonathan Irons می باشد که به واسطه ی نقش آفرینی جذاب کوین اسپیسی و همچنین ویژگی های شخصیتی خود، توانسته به خوبی جای خود را در بازی باز کند. اسپیسی که در سریال جذاب House of Cards نیز نقش یک سیستمدار قدرت طلب را بازی کرده است، به خوبی توانست به این شخصیت جان بدهد. داستان Advanced Warfare پردازش خوبی دارد اما کمی ساده لوحانه پیش می ورود و پایان آن نیز از میانه های بازی مشخص است و همین نکته است که کمی به این بخش ضربه زده است. پایان بندی بازی نیز کاملا باز است و این جمله ی Mitchell که (( این تنها آغاز راه است )) نشان می دهد که به احتمال بسیار زیاد نسخه ی دوم این عنوان نیز ساخته خواهد شد.

نبرد های پیشرفته

گیم پلی Advanced Warfare تفاوت های بسیاری زیادی با سایر شوتر های عصر حاضر دارد. بازی در مقطعی از زمان دنبال می شود که تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده است و به همین دلیل در ارتش ها حرف اول را می زند. مهم ترین تغییر بازی که زمینه ی ایجاد تغییرات دیگر را نیز فراهم کرده است، پوشش EXO است. این پوشش که نمونه ی آن را پیش از این در فیلم Elysium نیز دیده شده است، یک تکنولوژی حقیقی است که اکنون در مرحله ی آزمایش قرار دارد و قرار است به زودی استفاده از آن در ارتش آمریکا آغاز شود. تیم سازنده در واقع از طرح های آزمایشی در ارتش ها بهره برده است و به آن ها جان بخشیده است. به وسیله ی این پوشش، توانایی پرش های بلند یا Boost Jump و ضربات محکم به بازیکنان داده می شود. همچنین توانایی های دیگری نظیر آهسته کردن زمان برای مدت کوتاهی و سپر نانو نیز به وسیله ی همین پوشش به بازیکن داده می شود.  تجهیزات و اسلحه های بازی نیز بسیار پشرفته تر هستند. IMR ،Bal-27، AMR9 و HBRA3 از جمله سلاح های موجود در بازی هستند. بدون شک جذاب ترین اسلحه ی بازی IMR است که این توانایی را دارد که بدون خشاب گذاری، خود فشنگ تولید کند. در واقع شما در حین مبارزه نیازی به تعویض خشاب ندارید که این نکته باعث افزایش بیش از پیش سرعت گیم پلی شده است. البته فشنگ های شما پس از مدتی به اتمام می رسند اما شما به جای خشاب گذاری یک اهرم در اسلحه را جا به جا می کنید تا فشنگ های تولید شده توسط مخزن وارد اسلحه شوند تا بتوان از آن ها استفاده کرد. در این اسلحه مخزنی با نام Liquid Matter که وظیفه ی ساخت فشنگ ها را بر عهده دارد.

تعدادی از اسلحه های موجود در بازی

نارنجک ها نیز در بازی به ۲ دسته ی Smart و Tactical تقسیم می شوند. نارنجک های Smart همانطور که از نامشان پیدا است، هوشمند هستند و خود دشمن را یافته و به سمت وی حرکت می کنند. نارنجک های Tactical به ۳ دسته ی Flash، EMP و Threat تقسیم می شوند.  برای پرتاب نارنجک های Tactical، ابتدا نارنجک ها در دست Mitchell قابل تغییر حالت هستند و سپس می توان آن ها را پرتاب کرد. نارنجک های Threat یکی از نارنجک های جدید این عنوان می باشند که می توان به وسیله ی آن ها مکان دشمنان را مشخص کرد. کی از تغییرات جزئی بازی نسبت به نسخه های قبلی محل نشان دادن تعداد فشنگ ها و نارنجک ها است. بر خلاف اکثر عناوین شوتر که این اطلاعات را در گوشه ی سمت راست بازی نمایش می دهند در این بازی تعداد فشنگ ها بر روی اسلحه و تعداد نارنجک ها در سمت چپ آن نمایش داده می شود.

از جمله دیگر تجهیزات موجود در بازی انواع وسایل نقلیه نظیر بالگرد، نوعی تانک، قایقی پیشرفته و Hoverbike است که کنترل هر یک از آن ها هیجان زیادی به بازی بخشیده است. Mute Charge نیز یکی دیگر از تجهیزات موجود در بازی است که با ایجاد یک پالس الکترو مغناطیسی زمان را آهسته می کند. Mag Gloves نیز نوعی خاص از دستکش است که پیش از این نمونه ی آن در فیلم ماموریت غیر ممکن ۴ دیده شده است و به کمک آن می توان از ساختمان ها بالا رفت.  Grappling Hook نیز یکی از تجهیزات جالب و کاربردی بازی است که یک قلاب انداز است. وجود این تجهیزات پیشرفته باعث شده تا گیم پلی از شیوه ی یکنواخت خود فاصله بگیرد و شما را با خود همراه سازد. طراحی مراحل بازی یکی دیگر از نقاط قوت گیم پلی است. تمام مراحل مختص به شلیک گلوله مداوم نمی باشد و مراحل متنوعی از پرش روی سقف اتوبوس ها و مخفی کاری گرفته تا فرار در بغداد در بازی گنجانده شده است. برای مثال سازندگان برای مراحل اندک مخفی کاری بازی نیز قابلیت های جدیدی نظیر سوت زدن و کشیدن دشمنان با Grappling Hook را قرار داده اند. صحنه های سینمایی و دکمه زنی که یکی از نماد های این سری است نیز در بازی وجود دارند و اینبار نقش پر رنگ تری ایفا می کنند و  Advanced Warfare را به یک اکشن هالیوودی تبدیل کرده اند. همانطور که گفته شد، تنوع مراحل بازی عالی است و شما را خسته نمی کند. یکی از بهترین مراحل بازی، مرحله ای است که در شهر میشیگان دنبال می شود و حال و هوایی همچون بازی های ترسناک دارد. در واقع تیم سازنده ادای دینی به ساخته ی قبلی خود یعنی Dead Space در این مرحله داشته اند.

از جمله دیگر تجهیزات موجود در بازی انواع وسایل نقلیه نظیر بالگرد، نوعی تانک، قایقی پیشرفته و Hoverbike است که کنترل هر یک از آن ها هیجان زیادی به بازی بخشیده است.

در بازی سیستم جمع آوری امتیاز نیز وجود دارد که البته محدود است و پاداش آن نیز آپگرید کردن EXO است. همین سیستم محدود آپگرید نیز باعث جذاب شدن بازی می شود زیرا با جمع آوری امتیازات لازم می توان EXO قدرتمندی داشت که به بازیکن توانایی بیشتری در مقابله با دشمنان می دهد. البته خود بازی نیز به مرور قابلیت های بیشتری به EXO اضافه می کند که از جمله ی آن ها قابلیت ناپدید شدن است. شاید تصور شود این قابلیت ها به طور نا محدود قابل استفاده هستند ولی EXO دارای باتری معینی است و در صورت استفاده بیش از حد، باتری وی به پایان می رسد. برای مثال همین قابلیت نا پدید شدن از باتری EXO می کاهد و باید در فواصل زمانی کوتاه آن را غیر فعال کرد تا باتری مجددا شارژ شود.

گیم پلی Advanced Warfare تغییرات بسیار مثبتی نسبت به نسخه های پیشین داشته است و این را مرهون استفاده از تکنولوژی های جدید در بازی است. بدون شک اگر بازی در آینده دنبال نمی شد، امکان استفاده از این تجهیزات در گیم پلی وجود نداشت و باز هم شاهد یک گیم پلی تکراری می بودیم. با این حال گیم پلی Advanced Warfare در مراحل پایانی کمی تکراری و خسته کننده می شود ولی با این حال در دیدگاه کلی بسیار عالی است و تنوع مراحل بازی و همچنین وجود صحنه های سینمایی متعدد باعث می شود تا هیچگاه هیجان بازی کاسته نشود.

چشم انداز پیشرفته

مهم ترین انتقاد ها از نسخه های اخیر سری Call of Duty به ویژه دو نسخه ی Black Ops 2 و Ghosts، مربوط به گرافیک کم این دو بازی و عدم بهینه سازی آن ها بود. Advanced Warfare کاملا بر خلاف این دو نسخه می باشد و دارای یک گرافیک نسل هشتمی است و به خوبی بهینه سازی شده است. البته نباید پورت ضعیف بازی بر روی کنسول های نسل هفتمی را فراموش کرد اما از آنجایی که Sledgehammer Games ساخت نسخه های نسل هشتمی و PC را بر عهده داشته است و پورت بازی بر روی کنسول های نسل هفتمی توسط استودیو High Moon صورت گرفته است، می توان این مسئله را به پای استودیو High Moon نوشت. کیفیت بافت های بازی بسیار بالا است و جزئیات کاراکتر ها به ویژه چهره و حرکات لب و دهان خارق العاده است. استفاده از موشن کپچر برای تمامی صحنه ها به کیفیت بالای بازی کمک شایانی کرده است. میان پرده های سینمایی و با کیفیت بازی که آن ها نیز با استفاده از موشن کپچر ساخته شده اند، بسیار بهتر و جذاب تر از میان پرده های خسته کننده ی نسخه های پیشین می باشند. تنها کافی است که کیفیت این میان پرده ها را با کیفیت میان پرده های Black Ops 2 مقایسه کنید تا درک کنید که Advanced Warfare چه قدر در زمینه ی گرافیکی بهتر است.

طراحی محیط و جزئیات آن در این تصویر کاملا مشخص است و نشان از نبوغ بالای تیم سازنده داشته است.

همانطور که پیش از این گفته شده، بازی در نقاط مختلف جهان جریان دارد و طراحی شهر های مختلف که هر کدام دارای خصوصیات معماری خاص خود می باشند، مسلما برای تیم سازنده چالش بزرگی بوده است ولی تیم طراحی بازی به بهترین شکل ممکن این کار را انجام داده اند. افکت های انفجار و پاشیدن خون پس از شلیک نیز بسیار بهتر است. در این زمینه نیز میتوان این عنوان را با Ghosts مقایسه کرد که چگونه در آن عنوان، خونی که پخش می شد صورتی رنگ بود ولی در Advanced Warfare این امر بسیار با کیفیت شده است.صحنه ی تخریب پل Golden Gate فوق العاده کار شده است و برای اولین بار در طول این سری شاهد یک تخریب پذیری خارق العاده هستیم که اگر چه در طول گیم پلی نمی باشد اما وجود آن در این سری که با تخریب پذیری بیگانه است، بسیار جذاب است. طراحی چهره ی کاراکتر ها تمام از چهره ی واقعی گویندگان آن ها بوده است. چهره ی Mitchell کاملا منطبق با چهره ی Troy Baker است. در این بخش نیز، شخصیت Jonathan Irons یک سر و گردن از شخصیت های دیگر بالا تر است زیرا کوین اسپیسی یک بازیگر کارکشته است و می داند که چگونه از صورت خود برای القای مفاهیم استفاده کند. بازی از سیستم Particle System در بخش گرافیکی بهره می برد که کوچک ترین جزئیات را با وضوح بالا به تصویر می کشد.

طراحی شخصیت Jonathan Irons عالی بوده است و کاملا با حرکات کوین اسپیسی منطبق است.

جزئیات پوشش کاراکتر های اصلی فوق العاده است و طراحی اسلحه ها نیز از کیفیت بالایی بر خوردار است اما طراحی مردم عادی چندان مناسب این عنوان نیست. تنها کافیست سکانس خاکسپاری Will Irons را تماشا کنید و جزئیاتی که روی Jonathan Irons کار شده را با اطرافیانش مقایسه کنید. دشمنان در بازی دارای تنوع خوبی هستند و هوش مصنوعی نسبتا بالایی دارند ولی با این حال هوش مصنوعی آن ها هنوز با سطح عالی فاصله دارد. در کل می توان گفت گرافیک Advanced Warfare یک پیشرفت قابل توجه در این سری است و به خوبی توانسته خاطره ی گرافیک های پایین نسخه های پیشین را از بین برده است ولی هنوز دارای ضعف های اندکی در سایه زنی و نور پردازی است.

ندای پیشرفته

تیم گوینده و بازیگری Advanced Warfare یکی از قوی ترین تیم هایی است که در چند سال اخیر در یک بازی رایانه ای حضور داشته اند که در راس آن ها نام کوین اسپیسی و تروی بیکر دیده می شود. بازیگران دیگری نظیر Gideon Emery و Angela Gots نیز در این بازی ایفای نقش کرده اند. کوین اسپیسی به شخصیت Jonathan Irons جان بخشیده است و واقعا سخت است که شما این کاراکتر را دوست نداشته باشید. او به خوبی شخصیت مردی که تنشه ی قدرت است را به تصویر کشیده است و نشان می دهد که او برای رسیدن به قدرت از هیچ چیزی فرو گذار نیست. تروی بیکر که سال گذشته با صداپیشگی به یاد ماندنی شخصیت جوئل در The Last of Us سیلی از تحسین ها را روانه ی خود کرد حال برای اولین بار در یک عنوان شوتر به ایفای نقش پرداخته است و یک تجربه ی جدید را انجام داده است.

تیم صداپیشگی بازی

Harry Gregson-Williams که پیش از این با نواختن موسیقی به یاد ماندنی عنوان Metal Gear Solid 4 توانایی خود را نشان داده است، اینبار موسیقی Advanced Warfare را نواخته است و در این کار نسبتا موفق بوده است اما موسیقی او نیز نمی تواند جای موسیقی های فوق العاده هانس زیمر که مربوط به عنوان MW2 است را در ذهن طرفداران بگیرد. نکته ی جالب در مورد موسیقی این بازی همکاری Williams با گروه مشهور Audiomachine است که در ساخت موسیقی های حماسی و بی کلام در جهان شناخته شده هستند و تنها کافی است یکی از آلبوم های این گروه را گوش کنید تا واقعا معنای امید را درک کنید. موسیقی بازی همواره در پس زمینه پخش می شود و همراه با روند بازی اوج می گیرد. موسیقی های بازی کاملا با فضای بازی منطبق است برای مثال موسیقی که هنگام مرگ Will Irons پخش می شود فضای حزن انگیز بازی را بیشتر می کند. صداگذاری محیط نیز دارای کیفیت مناسبی است و صدای شلیک ها و انفجار ها با واقعیت منطبق است.

---

---

---